مردم معمولاً افراد خطرپذیر را جسورانی می دانند که تمایل ذاتی دارند که زندگی خود را برای یک هیجان آماده کنند. هنگامی که كایت سوكل، نویسنده سفر و علوم، قصد نوشتن كتاب 2016 خود با عنوان "هنر خطر" را داشت، انتظار داشت كه "در مورد این ابرقهرمانان عجیب و غریب (افراد خطر پذیر)، متفاوت از نظر ژنتیكی، تحقیق كند."
زیست شناسی در تمایل ما به ریسک پذیری نقش دارد، اما سوکل عوامل مختلف دیگری را نیز کشف کرد، از جمله آشنایی ما با خطر موجود، سن، شرایط عاطفی و حتی اینکه آیا آگاهانه تلاش می کنیم بیشتر ریسک کنیم.
وقتی ریسک می کنیم، اعصاب مغز ما دوپامین آزاد می کند، همان ماده شیمیایی که باعث می شود هنگام غذا خوردن، یا مصرف برخی داروها احساس خوشبختی کنیم. پس با رعایت اصول روانشناسی بازار بورس می توان در تمام شرایط بازار اقدام به خرید و یا فروش سهام کرد.
ژن ماجراجویی، ژن برتر
در مطالعه ای که در سال 2014 روی حدود 500 اسکی باز و اسنوبورد انجام شد، کسانی که بیشتر به دنبال هیجان در دامنه های کوهستانی بودند، احتمالاً جهش مشترکی داشتند که این روش مغز را در پردازش دوپامین تغییر می دهد و "ژن ماجراجویی" نامیده می شود.
سوکل گفت: "شما برای خطرپذیری نیازی به این ژن ندارید." "این فقط یک قطعه کوچک از پازل ذهنی شما است."
تاکید بیش از حد بر ژنتیک تنها تصور غلط در مورد ریسک پذیری نیست. به طور سنتی، محققان ریسک پذیری را با تنظیم سناریوهای قمار اندازه گیری می کردند، جایی که از شرکت کنندگان خواسته شد که بین مقدار کمی پول تضمین شده یا شانس یکی را انتخاب کنند. مردان تمایل داشتند بیشتر به شانس بپردازند و این باعث شد دانشمندان خطرپذیری را از ویژگی های مردانه بدانند.
اما به جای اثبات اینکه مردان بیشتر ریسک می کنند، مطالعات مبتنی بر قمار فقط نشان می دهد که مردان تجربه بیشتری در تصمیم گیری های مالی با ریسک بالا دارند. بنابراین اگر هرگز قمار نکرده اید، اما در آزمایشگاه تحقیقاتی از شما خواسته می شود چنین کاری انجام دهید، ممکن است خطر را بیشتر از همکار خود که تصمیمات مالی بالایی برای امرار معاش می گیرد، درک کنید.
در حقیقت، آشنایی با هر فعالیتی باعث می شود که آن را کم خطرتر درک کنیم، راهی که ممکن است فردی که سالها سنگ نوردی کرده است، بدون ترس یک چالش کوهنوردی جدید را انتخاب کند. به همین ترتیب، مردانی که به طور سنتی امور مالی خانواده و محل کار را مدیریت می کردند، در انجام شرط بندی های مالی فرضی احساس راحتی بیشتری می کنند.
"هنگامی که از زنان انتظار می رفت کارهای محدودی انجام دهند، چگونه آنها می توانند این وظایف را که هیچ تجربه ای ندارند به خوبی انجام دهند؟دلیل دیگری وجود دارد که سناریوهای قمار تصویر کاملی را به ما ارائه نمی دهند. یک نفر ممکن است چتربازی را دوست داشته باشد، در حالی که دیگری با شانس برای رفتن به یک کشور جدید می پرد و دیگری در مقابل بی عدالتی ایستادگی می کند.
سوكل گفت: "اگر افراد را در موقعیت های مختلف قرار دهید، حتی آرام ترین و آرام ترین فرد نیز می تواند یك ریسک پذیر تمام عیار باشد."
جای تعجب نیست که یکی دیگر از عوامل خطرپذیر ، سن است. نرخ فعالیت مجرمانه (رفتار ذاتاً پرخطر) در اواخر کودکی افزایش می یابد، در سالهای نوجوانی به اوج خود می رسد، در اوایل دهه 20 کاهش می یابد و در طول بزرگسالی همچنان رو به کاهش است. طبق گزارشی که اخیراً توسط انستیتوی اوربان منتشر شده است، "غالباً افرادی که در دوران نوجوانی یا بزرگسالی رفتارهای پرخطر یا جنایتی انجام می دهند ... به طور طبیعی از این سن پیر می شوند."
جوانان تنها کسانی نیستند که ریسک پذیری آنها با توجه به وضعیت عاطفی آنها متفاوت است. بزرگسالان همچنین در نسخه آزمون گزینه های خطرناکی را انتخاب می کنند، اگرچه تفاوت نسبت به بزرگسالان کمتر است.
محقق ارشد، برند فیگنر در بیانیه مطبوعاتی گفت: "احساسات بر تصمیم گیری در مورد ریسک پذیری در تمام گروه های سنی، نه فقط در بزرگسالان تأثیر می گذارد. "و احساسات لزوماً نباید از وضعیت تصمیم گیری ناشی شود. به عنوان مثال، اگر از یک مشاجره عصبانی هستید، ممکن است بعداً در بزرگراه خیلی سریع رانندگی کنید. "
خطرات خاصی از جمله رانندگی خیلی سریع در بزرگراه، شاید ارزش آن را نداشته باشد. اما اجتناب از خطرات به هر قیمتی نیز ایده بدی است: خطر برای رشد شخصی ضروری است و می تواند منجر به تجربیات جدید شود. تلاش برای یک سرگرمی جدید می تواند یک عمر لذت بردن داشته باشد، مهاجرت به یک شهر جدید می تواند به دوستان و تجربیات جدیدی منجر شود و طرفداری از خود در محل کار می تواند منجر به ارتقا شود.
وقتی نوبت به سنجش ریسک ها و تصمیم گیری می رسد، تمرین جواب می دهد. طبق مقاله ای در Harvard Business Review ، "شجاعت تجاری نه تنها ویژگی ذاتی رهبر بصیر است بلکه مهارتی است که از طریق فرایندهای تصمیم گیری حاصل می شود و با تمرین بهبود می یابد." رهبران موفق فقط با توانایی تصمیم گیری در معرض خطر متولد نمی شوند بلکه این مهارتی است که آنها در طول سالها تجربه از آن بهره برده اند.
سوکل توصیه می کند با گام های کوچک برای بیرون کشیدن از منطقه راحتی خود، مانند امتحان کردن یک رستوران جدید، خواندن نوع جدیدی از کتاب، یا پذیرفتن یک چالش جدید در محل کار ، خود را بیرون بکشید. وی گفت: "ما به عادت ها برمی خوریم، دچار شیادی می شویم." ریسک کردن می تواند ما را از برنامه روزمره خارج کند.
سوكل گفت: "خطر ذاتاً بد نیست و همچنین خطر ذاتاً خوب نیست، اما خطر ضروری است." "این یک جز جدایی ناپذیر برای یادگیری و رشد است. برای افراد بسیار مهم است که شروع به ادغام ریسک های کوچک تری کرده و آن را در زندگی خود ایجاد کنند، نه فقط از منظر یادگیری، بلکه از دیدگاه شادی و لذت نیز. "
این نتایج حاکی از آن است که نوجوانان کاملاً قادر به تصمیم گیری منطقی و آرام هستند اما درلحظه تصمیمات خطرناک تری می گیرند.
نتیجه گیری
با خواندن این مقاله فهمیدیم که همه افراد ریسک پذیر هستند، منتها مدل ریسک پذیری آنها با هم متفاوت است، و همچنین اندازه ی ریسک پذیری آنها.
پس با این مقاله دریافتیم که ریسک پذیری همیشه خوب و همیشه بد نیست، در واقع ریسک پذیری باید کنترل شده باشد در غیر این صورت می بایست خود را برای اتفاقات ناگهانی آماده کنید. برای کنترل ریسک، می توان از مقالات آموزش روانشناسی بازار بورس در وب سایت استفاده کنید.
رعایت تعادل در انجام هرکاری ضروری ست، شما می توانید متعادل ترین ریسک پذیر دنیای خود باشید!!
نظر بدهید