در حالی که ساختار سازمانی یک DAO (سازمان غیرمتمرکز مستقل) اساسا به معنای غیرمتمرکز بودن می باشد اما صرافی یونی سواپ به عنوان یکی از بزرگترین پروتکل های دائو و برخی دیگر از پروتکل های آن، نمی توانند به صورت کاملا غیرمتمرکز عمل کنند و در تصمیم گیری ها، به رای اعضای اصلی سازمان متکی می باشند. حال سوالی که مطرح می شود این است که آیا دائو کاملا غیرمتمرکز است؟در صورتی که کاملا غیرمتمرکز نباشند، امکان تمرکز زدایی کامل وجود دارد؟ در این مقاله قصد داریم به بررسی مستقل و غیرمتمرکز بودن DAO بپردازیم.
آیا DAO کاملاً مستقل و غیرمتمرکز است؟
می توان DAO ها را به صورت گسترده تر با نحوه اداره کشورهای دموکراتیک مقایسه کرد. در کشورهای دموکراتیک تصمیم گیری توسط مردم کشور یک ایدئولوژیک می باشد. این در حالی است که تصمیم گیری ها توسط چند فرد قدرتمند انجام می شوند و بیشتر کنترل تصمیمات و مجوز تعیین قوانین را در اختیار دارند. همچنین مانند سازمان های بزرگ، اگر چه سهامداران مجاز به رای دادن هستند اما هیئت مدیره تعیین کننده سیاست های کلیدی هستند.
دائوها به دلیل ویژگی هایی که دارند متفاوت از این سازمان ها هستند و نسبت به سازمان های سنتی جذاب تر می باشند. برای مثال در سازمان های سنتی اگر فردی ایده ای داشته باشد، قبل از این که به سطوح بالاتر برسد باید از یک سطح مدیریتی ایده خود را عبور دهد. در حالی که در دائو به دلیل ساختار مسطح و بدون سلسه مراتبی که دارد، همه می توانند در مورد پیشنهاداتی رای بدهند که جهت کمک به عملیات آینده یک پروتکل طراحی شده اند.
پس از توافق با پیشنهادات، آنها در قراردادهای هوشمند اجرا می شوند. تحت این همکاری جامعه، به نفع همه افراد در یک دائو است که در مورد پیشنهادهایی که به دلیل مشوق ها به نفع پروتکل می باشند، به توافق برسند. پروتکلی که کاربران بیشتری را بتواند جذب کند، ارزش توکن را افزایش می دهد و این همان چیزی است که کاربران می خواهند.
چرا همچنان پروژه های DAO با مستقل شدن کامل مشکل دارند؟
پروتکل های دائو تلاش می کنند که به ماهیت خود که همان مستقل بودن می باشد، عمل کند. عدم مسئولیت کافی از سمت تصمیم گیرندگان سبب بی اعتمادی تیم موسس اصلی نسبت به سیستمی شده که در آن افراد کنترل تصمیم گیری را دارند. اتکا به یک جامعه بزرگ بدون پیامد مستقیم، تنش هایی را در گروه ایجاد می کند و سبب کند شدن روند تصمیم گیری ها می شود که این موضوع می تواند بر روی کل شرکت تاثیر منفی بگذارد.
تقریبا همه استارت اپ های سنتی، تصمیم گیرندگان کمی را در مراحل اولیه پروژه خود دارند. زیرا یک تصمیم اشتباه در مراحل رشد اولیه می تواند باعث شود که یک پروژه شکست بخورد و یا در مراحل اولیه، بسیاری از بنیانگذاران نسبت به افرادی که به عنوان اعضای اصلی یک تیم هستند، محتاطانه باشند. بنیانگذاران در این راه اندازی، بسیار سریع تصمیم می گیرند و به سرعت حرکت می کنند. با این حال، DAO ها با تاکید بر اهمیت رضایت و رای گیری جامعه، برخلاف این اصل عمل می کنند.
یکی از ویژگی های اصلی یک دائو این است که یک سازمان تحت رهبری جامعه است که سود کوتاه مدت احتمالی در ذهن دارد. بنیانگذاران یک پلتفرم باید به توانایی جامعه در اتخاذ تصمیمات درست براساس یک هدف و چشم انداز بلندمدت اعتماد کنند. همچنین برای افرادی که میتوانند به یک انجمن دائو بپیوندند، هیچ محدودیت یا تعهد مطلقی وجود ندارد که سبب شود تیم اصلی به مقاصد افراد اعتماد نکند. بنابراین برای برخی از پروتکل ها، به فرآیند استخدام بسیار دقیق تری برای اطمینان از یکپارچگی اعضای جدید دائو، نیاز است.
برای مطالعه در رابطه با ارزهای برتر DAO، می توانید به مقاله معرفی ارزهای برتر دائو و ویژگی های آنها مراجعه کنید.
تمرکز زدایی در طول مراحل
برای این که DAO ها بتوانند به ماهیت اصلی خود یعنی غیرمتمرکز بودن، وفادار بمانند، در جایی که جامعه می تواند به طور مساوی تصمیم بگیرد، تمرکز زدایی باید در طول مراحل انجام شود. با این حال، برای حفظ رفاه مشترک بین سازمان ارائه سطح مشخصی از کنترل لازم است. در حالی که باید به جامعه، برای ارائه پیشنهادات و تصمیم گیری ها قدرت لازم داده شود اما ممکن است به شوراهایی برای حفظ ارزش های اصلی شرکت نیاز باشد.
اکثر دائوهای موفق از جمله Uniswap، MakerDAO، PieDAO، Decred و ... دارای سیستم های مختلف نگهبانی هستند که در آن پروپوزال ها قبل از پذیرش مراحل مختلفی را طی می کنند. برای نمونه پروتکل حاکمیت Uniswap قبل از پذیرش هر پیشنهادی، چندین مرحله ی اجرا دارد. آخرین مرحله آن شامل گروهی از کاربران منتخب می باشد که دارای قدرت متوقف کردن اجرای پیشنهادات مخرب یا غیر ضروری می باشند. از سوی دیگر، MakerDAO دارای جامعه بازتری می باشد که در آن افراد نیازی به نگه داشتن توکن خود، برای شرکت در رای گیری خارج از زنجیره ندارند. برای یک دائو وجود انجمن ها لازم است و این که دائوها به سمت ساختاری که کاملاً به تیم اصلی وابسته نباشد، حرکت کنند امر بسیار مهمی است. در یک دائو، رای دادن یک جزء بسیار مهم محسوب می شود. پروتکل ها در آینده باید تمرکز بیشتری بر تعامل و کار در کنار سازندگان داشته باشند.
با قدم برداشتن به سوی عدم تمرکز کامل DAO ها، به احتمال خیلی زیاد به این هدف مهم بتوان دست پیدا کرد. دائوها سبک نوینی از سازمان ها هستند که باید اجرایی شوند و در حین حرکت باید با آن سازگار شد. بنابراین باید این کار به درستی انجام شود تا DAOها به ستون اصلی نحوه عملکرد فعالیتهای روزانه تبدیل شوند.
ایجاد رفاه مشترک
بیشتر پروتکل های دائو همچنان در اولین مراحل ایجاد یک DAO کامل قرار دارند. Shapeshift، یک پلتفرم تجارت جهانی ارزهای دیجیتال یکی از نمونههای شرکتی می باشد که برای غیرمتمرکز تر بودن، ساختار خود را منحل کرده است.
سخن پایانی
در نهایت می توان گفت که این ایده که بتوان رفاه مشترکی ایجاد کرد که در آن همه ی افراد امکان مشارکت فعالانه در عملیات یک سازمان را داشته باشند، همچنان دور از واقعیت است. با این وجود، DAO ها نشان دهنده انقلابی هستند که در آن کنترل گسترده می شود.
نظر بدهید