هنگام انجام تحلیل تکنیکال، نمودار قیمت – زمان تنها داده ای می باشد که تحلیلگران تکنیکال از آن استفاده می کنند. در این نمودار ها محور افقی نشان دهنده زمان یا تاریخ بوده و محور عمودی نمایانگر مقدار قیمت است.
برای مشاهده قیمت در داخل این نمودارها، بسته به نوع مقیاس قیمتی که هنگام مشاهده نمودار های قیمت - زمان استفاده می شود، تفسیر نمودار سهام می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد. اکثر نرم افزارهای آنلاین و پلتفرم های کارگزاری ها می توانند سبک های مختلفی از نمودارها را نمایش دهند. دو نوع متداول مقیاس قیمت که برای تجزیه و تحلیل حرکات قیمت استفاده می شود عبارتند از:
مقیاس قیمت لگاریتمی که محور قیمت را بسته به درصد تغییر در قیمت دارایی نشان می دهد. این سبک معمولا سبک نموداری پیش فرض اکثر تحلیلگران تکنیکال است.
مقیاس قیمت خطی - که به آن حسابی نیز گفته می شود - قیمت را در محور عمودی با استفاده از فاصله مساوی بین قیمت های تعیین شده نشان می دهد. نمودارهای خطی مقادیر مطلق را نمایش می دهند.
در ادامه به توضیح بیشتر و بیان تفاوت نمودار لگاریتمی و حسابی خواهیم پرداخت.
مقیاس قیمتی لگاریتمی
یک مقیاس قیمتی لگاریتمی به گونه ای ترسیم می شود که قیمت ها در این مقیاس به فواصل مساوی از یکدیگر قرار نمی گیرند. در عوض، اندازه گیری و فاصله گذاری قیمت ها به گونه ای انجام می شود که دو درصد تغییرات مساوی در فاصله عمودی یکسان از هم قرار می گیرند. اکثر تحلیلگران تکنیکال و معامله گران از مقیاس قیمتی لگاریتمی استفاده می کنند. معمولاً تغییرات درصدی تکرار شونده با فاصله مساوی بین اعداد در این مقیاس نشان داده می شوند. به عنوان مثال، فاصله بین 10 تا 20 دلار برابر با فاصله بین 20 تا 40 دلار است زیرا هر دو سناریو افزایش 100 درصدی قیمت را نشان می دهند.
مقیاسهای قیمت لگاریتمی در نشان دادن افزایش یا کاهش شدید قیمت بهتر از مقیاس های قیمت خطی هستند. آنها می توانند به شما کمک کنند تا تصور کنید که قیمت چقدر باید حرکت کند تا به هدف خرید یا فروش برسد. با این حال، اگر قیمتها نزدیک به هم باشند، مقیاسهای لگاریتمی قیمت ممکن است متراکم شده و خواندن آنها سخت تر شود.
به عنوان مثال، اگر قیمت دارایی از 100 دلار به 10 دلار سقوط کرده باشد، فاصله بین هر دلار در مقیاس قیمت خطی بسیار کم خواهد بود و مشاهده یک حرکت بزرگ از 15 دلار به 10 دلار (33 درصد کاهش) غیرممکن خواهد بود.
لازم به ذکر است که در عمل نیز سود و زیان در بازارها به صورت درصدی بیان می شود. به عنوان مثال دو معامله گر را در نظر بگیرید که در مدت زمان مشابه در یک بازار مالی، یکی از آنها 100 دلار را به 200 دلار رسانده و دیگری 1000 دلار را به 1300 دلار. از نظر مقدار سود، معامله گر دوم برتری دارد اما این به آن دلیل است که سرمایه اولیه بیشتری داشته است. اما از نظر درصد سود، معامله گر اول دست بالاتر را دارد و احتمالا معامله گر بهتری می باشد.
این مثال نیز به خوبی نشان می دهد که چرا استفاده از اسکیل لگاریتمی بیشتر مورد پسند تحلیلگران می باشد.
مقیاس قیمت خطی
مقیاس قیمت خطی به عنوان نمودار حسابی نیز شناخته می شود. این مقیاس حرکات را در رابطه با درصد تغییرشان به تصویر نمیکشد؛ در عوض، یک مقیاس قیمت خطی، تغییرات سطح قیمت را با هر تغییر واحد مطابق با ارزش واحد ثابت ترسیم میکند. به عنوان مثال، فاصله قیمت 5 تا 10 دلار (100 درصد تغییر قیمت) با فاصله بین 100 تا 105 دلار (5 درصد تغییر قیمت) یکسان می باشد. در این حالت ترسیم نمودار به صورت دستی آسان تر است.
تفاوت های کلیدی
برای درک بیشتر تفاوت نمودار لگاریتمی و حسابی، به عنوان یک مثال دیگر، در نمودار حسابی افزایش قیمت از 10 دلار به 15 دلار با همان حرکت صعودی افزایش قیمت از 20 تا 25 دلار به صورت یکسان نشان داده می شود. در هر دو افزایش قیمت، 5 دلار است و نمودار خطی قیمت را در بخش های مساوی نشان می دهد. با این حال، یک مقیاس قیمت لگاریتمی، حرکات عمودی متفاوتی را برای تغییرات قیمت بین 10 تا 15 دلار و تغییر قیمت بین 20 تا 25 دلار نشان می دهد.
یعنی در حالی که هر دو حرکت، تغییرات قیمتی یکسانی دارند، اولین تغییر 5 دلاری نشان دهنده افزایش 50 درصدی قیمت دارایی است. اما دومین تغییر 5 دلاری نشان دهنده افزایش 25 درصدی قیمت دارایی است. از آنجایی که افزایش 50 درصدی بیشتر از 25 درصد است، طراحان نمودار از فاصله بیشتری بین قیمت ها استفاده می کنند تا به وضوح مرتبه بزرگی تغییرات را نشان دهند.
هنگام استفاده از مقیاس لگاریتمی، فاصله عمودی بین قیمت ها زمانی برابر خواهد بود که درصد تغییر بین مقادیر یکسان باشد. با استفاده از مثال بالا، فاصله بین 10 تا 15 دلار برابر با فاصله بین 20 تا 30 دلار خواهد بود زیرا هر دو نشان دهنده افزایش 50 درصدی قیمت هستند.
به طور کلی، اکثر معاملهگران و برنامههای رسم نمودار از مقیاس لگاریتمی استفاده میکنند، اما همیشه ایده خوبی است که روشهای دیگر را بررسی کنید تا مشخص کنید کدام یک برای سبک معاملاتی شما مناسبتر است.
جمع بندی
در ایم مطلب به طور کامل و با ذکر چندین مثال با تفاوت نمودار لگاریتمی و حسابی آشنا شدیم. بسته به نوع مقیاس قیمتی که هنگام مشاهده داده ها استفاده می شود، تفسیر نمودار می تواند در بین معامله گران مختلف متفاوت باشد. یک مقیاس قیمت لگاریتمی از درصد تغییر برای ترسیم نقاط قیمت استفاده می کند، بنابراین، تغییرات قیمتی برابر، با یکدیگر فاصله مساوی ندارند. در حالیکه در یک مقیاس قیمت خطی، تغییرات قیمتی مساوی، فواصل یکسانی در نمودار با یکدیگر دارند.
نظر بدهید