امروزه افراد زیادی برای کسب ثروت وارد بازارهای مالی شده اند، مهمترین رکن اصلی بازارهای مالی، شناخت روانشناسی بازار ارز دیجیتال است، حتی افراد بسیار قدرتمند در این حوزه نیز با ضررهای بسیار سنگینی مواجه می شوند، این نکته به معنی نداشتن دانش کافی در زمینه تحلیل های تکنیکال و فاندامنتال است؛ برگ برنده این افراد بزرگ، شناخت بازار از لحاظ روانشناسی است.
تحلیل های بازارهای مالی
به طور کلی تحلیل های بازارهای مالی بر 2 نوع محور در حال گردش است.
- تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis)
- تحلیل تکنیکی یا تکنیکال (Technical Analysis)
تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی
تاریخچه این تحلیل 300 سال قدمت دارد، تحلیل تکنیکال یکی از متداول ترین روش های تحلیلی در بازارهای مالی است، این تحلیل تمرکز بر داده ها و نمودارهای بازار دارد و با استفاده از آن الگوها و روند بازار را شناسایی می کند.
اهمیت تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی
معامله گری بدون وجود دانش های بازارهای مالی و بدون استفاده از تحلیل های معاملاتی، مانند پرتاب یک تاس است، در هنگام پرتاب یک تاس، احتمال آمدن عدد 6 از تاس به مراتب کمتر از آمدن اعداد زوج است. وجود دانش و تحلیل های بازارهای مالی می تواند به کمتر رساندن ضررهای شما و افزایش سود شما کمک شایانی کند.
تحلیل فاندامنتال دربازارهای مالی
تحلیل بنیادی در بررسی و ارزش واقعی سهام یک شرکت می تواند به شما برای دریافت سود بیشتر کمک بسیار زیادی کند، با یادگیری تحلیل فاندامنتال می توانید تصمیمات بهتری اخذ کرده و شانس موفقیت خود را افزایش دهید.
اهمیت تحلیل فاندامنتال در بازارهای مالی
تحلیل بنیادی یک شرکت نیاز به صرف انرژی نسبتا زیادی دارد چرا که در روش معاملاتی فاندامنتال تمامی گزارش ها و اطلاعات شرکت مورد هدف بررسی می شود؛ از این رو معامله گران یا تریدرها از روش تحلیل بنیادی استفاده می کنند که افق سرمایه گذاری بلند مدت دارند.
چگونه روانشناسی بازار را بهتر درک کنیم؟
ارزهای دیجیتال همچون بیت کوین، بر بستر بلاک چین به وجود آمده اند، اساس بلاک چین در بازار مالی ارزهای دیجیتال به معنای امنیت بوده، نبود شخص ثالث بر معاملات بین خریدار و فروشنده باعث محبوبیت آن بین تمام کاربران شده است.
ملانی سوان در ارتباط با سیستم بلاک چین اینگونه می گوید:
بیت کوین فقط یک نمونه از مواردی است که از بلاک چین استفاده می کند. ارزهای دیجیتال فقط یک نمونه از فناوری های غیرمتمرکز هستند و اکنون که اینترنت به اندازه کافی بزرگ و متنوع است، من فکر می کنم ما گونه های مختلفی از فناوری های غیرمتمرکز و بلاک چین را می بینیم و شبکه های غیر متمرکز، موج جدید بعدی در فن آوری خواهد بود. بلاک چین اجازه می دهد تا دستگاه های هوشمند، بهتر و سریعتر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
ارتباط روانشناسی بازارهای مالی با اقتصاد
روانشناسی بازار ایده ای است که در حرکات بازار، وضعیت تنش و احساسی شرکت کنندگان را منعکس می کند، بسیاری از بزرگان این عرصه بر این باورند که احساسات معامله گران یا تریدر دلیل اصلی جابجایی بازارهای مالی است، به طور کلی احساسات در بازارهای مالی پراهمیت بوده و باعث سود و ضرر معامله گران خواهد شد.
به طور خلاصه، احساسات در بازار احساس کلی است که سرمایه گذاران و معامله گران نسبت به عملکرد قیمت یک دارایی دارند. هنگامی که احساسات بازار مثبت است و قیمتها به طور مداوم در حال افزایش هستند، گفته میشود که یک روند صعودی وجود دارد (که اغلب از آن به عنوان بازار گاوی یاد میشود). برعکس، زمانی که روند نزولی قیمتها به صورت مداوم وجود داشته باشد، بازار خرسی نامیده میشود.
چگونه احساسات در دوره های بازار تغییر می کند؟
وقتی یک بازار در مرحله صعود است، باعث به وجود آمدن حرص خواهد شد، این احساسات می تواند فرد را منجر به یک فعالیت خرید قوی کند، برای مثال با افزایش قیمت ارز دیجیتال بیت کوین، علاوه بر ایجاد حس امنیت و اعتبار به کاربران، باعث شده، احساسات معامله گران یا تریدرها مثبت تر شود که این امر باعث خریدهای بیشتر در بازار مالی ارزهای دیجیتال خواهد شد.
احساسات در دوره های نزولی بازارهای مالی
وقتی یک بازار در مرحله نزول است، باعث به وجود آمدن ترس خواهد شد، این ترس اجازه باور این روند را به معامله گران نمی دهد، این احساسات زمانی پدیدار می شود که معامله گران به شدت به دنبال پاسخ چرایی کاهش روند ارز دیجیتال مورد هدف خود هستند.
سوگیری شناختی دربازارهای مالی
سوگیری شناختی (Cognitive Biases)
یک الگوی تفکر متداول است که معمولا باعث تصمیمات غیرمنطقی مردم می شود، این الگوی تفکر می تواند هم روی معامله کنندگان و هم کل بازار تاثیر بگذارد.
سوگیری تاییدی یا Confrimation Biass
به گرایشی گفته میشود که تنها به اطلاعات شخصی خودمان تکیه و باور داشته باشیم و از اطلاعات حاکم در بازار که مخالف نظر خودمان در جریان هستند دوری کنیم. برای مثال، سرمایه گذاران در بازار گاوی تمرکز خود را روی اخبار مثبت میگذارند در حالی که اخبار منفی یا هرگونه از نشانههایی را که در جهت مخالف شرایط حال حاضر بازار باشد را نادیده میگیرند.
زیان گریزی یا Loss Aversion
این گرایش اشاره به تمایل افراد به منظور جلوگیری از هر گونه ضرر در برابر سود مشابه دارد. برای مثال، معامله گر برای اینکه درصدی از سرمایه خود را در ضرر نبیند ریسک ورود به معامله را نمی کند. این گرایش باعث میشود تا معامله کنندگان موقعیتهای خوب را از دست بدهند یا در شرایط تصمیم گیری فروش دچار وحشت شوند.
اثر برخورداری یا Endowment Effect
این نگرشی است که باعث میشود مردم نسبت به چیزی که دارند ارزش زیادی بدهند چرا که فقط صاحب آن هستند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار که یک مشت ارز دیجیتالی در اختیار دارد، بیشتر از آن کسی که آن را در اختیار ندارد نسبت به سکههای خود ارزش میدهد؛ یا بهتر است بگوییم روی ارز خود تعصب ویژهای دارد.
جمع بندی:
معامله گران برای کسب سودهای بسیار زیاد علاوه بر دانش تکنیکال و فاندامنتال باید به روانشناسی بازار مسلط باشند، یکی از موارد مهم در این خصوص کنترل طمع و حرص در بازارهای مالی است؛ قطعا سرمایه گذاری بر روی خود فرد باعث پیشرفت وی در بازارهای مالی علی الخصوص بازار کریپتوکارنسی خواهد شد.
نظر بدهید