تاریخچه:
شرکت ایران یاسا تایر و رایر در تاریخ ۷ آبان ماه ۱۳۴۵ با نام شرکت سهامی کارخانجات تولیدی و صنعتی ایران یاسا در اداره ثبت شرکتها و مالکیت صنعتی تهران و در اداره ثبت شرکتها و موسسات غیر تجاری شهریار به ثبت رسید و در سال های گذشته با تصویب مجمع عمومی فوق العاده صاحبان سهام نام آن به شرکت ایران یاسا تایر و رایر و نوع شرکت به سهامی خاص و سپس به سهامی عام تغییر یافت و در تاریخ ۲ شهریور ۱۳۸۲ نزد سازمان بورس و اوراق بهادار پذیرفته شد.
ماهيت كسب و كار:
شركت ايران ياسا در صنعت لاستيك و پلاستيك فعاليت داشته و موضوع فعاليت اصلي شركت طبق ماده ٢ اساسنامه عبارت است از احداث، اداره، توسعه و تكميل كارخانجات به منظور تهيه و توليد لاستيك و تيوب دوچرخه و موتور سيكلت و ماشين آلات و ادوات كشاورزي و وسائط نقليه و فرآوردههاي لاستيكي ديگر در نقاط مختلف و فروش محصولات مزبور در داخل و خارج كشور ميباشد. بر اساس نوع محصولات توليدي، بازار اصلي محصولات شركت چهار گروه اصلي زير مي باشند:
- نمايندگان فروش داخلي
- موتورسيكلت سازان و دوچرخه سازان
- فروش هاي صادراتي
- واردكنندگان موتورسيكلت و دوچرخه در مجموع شركت ايران ياسا حدود ٦٠ درصد سهم از نياز بازار فعلي داخلي را تامين ميكند.
محيط صنعت و فرصتها و ريسك هاي حاكم بر آن:
صنعت لاستيك، از جمله صنايع مهم در زنجيره ارزش صنعت حمل و نقل است و از آنجا كه بيش از ٦٠ درصد از مواد اوليه مورد مصرف در اين صنعت را مشتقات نفتي تشكيل ميدهد، برخورداري از منابع نفتي در كشور، ايران را به يكي از مستعدترين كشورها در تهيه و توليد تاير و تيوب دوچرخه و موتورسيكلت، ماشينآلات و ادوات كشاورزي، وسائط نقليه و فرآوردههاي لاستيكي تبديل كرده است.
فرصت هاى حاكم بر بازار تاير و تيوب عبارتند از:
- كيفيت بالاي محصولات شركت
- با توجه به سابقه و تجربه مناسب در صنعت امكان افزايش تنوع محصولات وجود دارد
- ورود به بازار تايرهاي تيوبلس
- انحصاري بودن برخي از محصولات شركت
- امكان صادرات محصولات در بازارهاي منطقه اي
تهديدهاى حاكم بر بازار تاير و تيوب عبارتند از:
- شدت يافتن رقابت خارجي براي صادرات تاير و تيوب در بازار منطقه
- واردات بي رويه تاير و تيوب به ايران
محصولات توليدی و روشهاي توزيع شركت:
محصولات شركت در سايزهاي مختلف شامل انواع تايرها (دوچرخهای، موتوری)، موتوري تيوبلس، موتوری off road، اسكوتري و كشاورزي و همچنين تيوب هاي نچرال و بوتيلي (دوچرخهاي، موتوري، اسكوتري، و كشاورزي) و روش توزيع محصولات شركت عمدتا فروش به نمايندگان و بنكداران مي باشد. شركت براي توسعه تايرو تيوب خود در بازار مصرف، رويكرد تنوع درمحصولات را در پيش گرفته است. به طوري كه در سال 1397 سبد محصول با توليد ١٢ نوع محصول جديد تاير و تيوب افزايش يافته و در سال 1398 توليد چندين سايز جديد در دستور كار خود قرار داده است.
اهداف شرکت:
راهبردها و برنامه زمانى براي دستيابى به اهداف تعيين شده:
راهبردهاى كلان
- توسعـه وبهـرهوري منـابع انسـاني، بهبود مستمرسيستم ها و روش ها و مديريت بهينه منابع شركت، به منظور ايجاد زير ساخت هاي كسب و كار
- افزايش سهم بازار، توسعه و ارتقاء كانال هاي فروش و ارتقاء و توسعه خدمات به مشتريان، به منظور ايجاد سيستم مناسب بازاريابي و فروش
- مديريت خريد ارزان قيمت مواد اوليه ، مديريت موجودي در زنجيره ارزش و افزايش كيفيت و تنوع محصولات به منظور ارتقاء مديريت زنجيرهي تامين
- ارتقاي بهره وري انرژي، كاهش هزينه هاي انرژي، كاهش شدت مصرف حامل هاي انرژي و كاهش اثرات زيست محيطي مرتبط با انرژي به منظور استفاده بهينه از منابع ارزشمند انرژي با نگرش توسعه پايدار
- ارائه محصولات جديد و توسعه سبد محصولات شركت به منظور افزايش رضايت مندي و تأمين نيازهاي مشتريان
اهداف و برنامه هاى شركت براى دستيابي به اهداف تعيين شده:
ايجاد زيرساخت هاى كسب و كار:
- به روز رساني سيستم مديريت كيفيت
- نصب سيستم تهويه عمومي در كارگاه هاي پخت تاير و تيوب جهت سالم سازي و سلامت محيط كار
- نصب سيستم اعلان و اطفاء حريق در انبارهاي محصول
- تغيير روش بسته بندي تاير به منظور اصلاح انجام ارگونومي كار و بهبود نوع بسته بندي
- آموزش پرسنل متناسب با نيازهاي واقعي و ارتقاء عملكردي پرسنل
ايجاد سيستم مناسب بازاريابي و فروش:
- توليد محصولات متناسب با درخواست فروش(تقاضاي بازار) و به حداقل رساندن فاصله ميزان تناژ توليد و فروش در جهت جلوگيري از انبارش بيش از حد محصولات، ايجاد ضايعات محصول بر اساس انبارش و شرايط نگهداري محصول و خواب سرمايه شركت.
- توسعه سبد محصولات جهت ورود به بازارهاي جديد در راستاي مشتري مداري؛
- ارائه مطلوبتر خدمات پس از فروش و رسيدگي به شكايات مشتريان با فراهم نمودن شبكه خدمات پس از فروش گسترده در سراسر كشور از طريق نمايندگيهاي مجاز؛
- ارتقاي عملكردي كانالهاي فروش در جهت تسريع در ثبت سفارشهاي مشتريان و تامين به موقع نيازمندي هاي آنها.
- ارائه مطلوب تر خدمات پس از فروش و رسيدگي به شكايات مشتريان با فراهم نمودن شبكه خدمات پس از فروش گسترده در سراسر كشور از طريق نمايندگي هاي مجاز
ارتقاء مديريت زنجيره ي تامين:
- بهينه سازي فرآيند خريد اعم از برنامه ريزي، منابع، زمان، كيفيت، قيمت و بهره وري از انواع روش هاي پرداخت(چند مرحله اي) در فرآيند تأمين.
- ادامه افزايش بهره وري سيستم خريد و تداركات با ايجاد اعتدال در ميزان انبارش مواد با سطح ريسك قابل قبول
- كنترل جريان هاي نقدينگي قابل دسترس براي خريد و استفاده از منابع ارزان قيمت ارزي و ريالي
- حذف موجودي راكد و كاهش موجودي هاي در جريان ساخت مواد اوليه و محصول
- ارائه برنامه توليد تفصيلي و كنترل توليد
استفاده بهينه از منابع ارزشمند انرژى با نگرش توسعه پايدار
- بهبود سيستمهاي اندازه گيري و سنجش مصارف حامل هاي انرژي.
- پايش وتجزيه وتحليل مستمر حاملهاي انرژي به منظور شناسايي نقاط قوت و ضعف، كاهش و يا حذف هدر رفت انرژي وتعريف پروژه هاي بهبود با هدف ارتقاي بهره وري وكارايي انرژي.
- مديريت وبهينه سازي شبكه هاي توليد، توزيع ومصرف حامل هاي انرژي و بهبود مصرف انرژي در تجهيزات انرژي بر.
- انتخاب و به كارگيري عرضه كنندگان، پيمانكاران صاحب صلاحيت وكليه خدمات داراي كارايي انرژي بيشتر، در بخش مديريت انرژي
- اخذ استاندارد سيستم مديريت انرژي ٥٠٠٠١ISO
افزايش رضايت مندي و تأمين نيازهاي مشتريان
- ارتقاي كيفي محصولات توليدي مطابق با تغييرات روند جهاني
- بهبود مشخصات فيزيكي- مكانيكي محصولات توليدي در جهت پوشش الزامات مشتريان
- كاهش ضايعات محصولات توليدي جهت به حداقل رساندن نرخ برگشتي از سوي مشتريان
- به حداقل رساندن شكايات مشتريان با ارتقاي سيستم هاي كنترل كيفيت
- افزايش كاركردي و عملكردي دفتر خدمات امور مشتريان و پاسخگويي برخط به نيازهاي مشتريان
مهمترين منابع، ريسكها، و روابط:
ريسك كيفيت محصولات
پارامترهاي مختلف كيفي همواره در فرآيند توليد، مورد پايش و كنترل قرار مي گيرد و به محض دريافت علائم نامطلوب ، با راه حل هاي فرآيندي و فني، تحت كنترل قرار خواهد گرفت كه از اهم آن مي توان به كنترل هاي روزانه خطوط توليد توسط مسئولين، ايجاد ايستگاه هاي كنترلي ويژه در بخش هاي حساس خطوط براي كالاهاي نيمه ساخته و محصولات توليدي، برگزاري مميزي هاي دوره اي و تشكيل جلسات بهبود فرآيند اشاره نمود. از عوامل مهمي كه مي توانند مخاطراتي را براي كيفيت محصولات ايجاد نمايند، مي توان به كيفيت مواد اوليه و همچنين خطاهاي انساني اشاره نمود كه با وجود آئين نامه ها، دستورالعمل ها و استاندارهاي كيفي در مورد خريد مواد اوليه و كنترل فرآيند توليد از طريق خطا ناپذير سازي فرآيندها، اين ريسك در حداقل ممكن قرار دارد.
ريسك نوسانات نرخ ارز
بخش مهمي از ارزش مواد اوليه صنعت تاير، وارداتي است و عمدتاً ماشين آلات كليدي مورد استفاده وابسته به خارج مي باشد. بنابراين ماهيت اين صنعت وابستگي به خارج و ارزبري زياد مي باشد. ازاين رو حساسيت اين صنعت نسبت به نرخ ارز بسيار زياد است ولي اين حساسيت صرفاً به نوسانات نرخ ارز در مقاطع مختلف، محدود نمي شود. طبيعتاً با نوسانات شديد نرخ ارز و تحت تاثير قرار گرفتن قيمت تمام شده محصولات، بلافاصله تعديل قيمت هاي فروش نيز از طريق شركت ( با هماهنگي انجمن صنفي صنعت تاير و سازمان حمايت از مصرف كنندگان و توليدگنندگان) در دستور كار قرار مي گيرد .همچنين شركت به منظور خنثي كردن نوسانات نرخ ارز استفاده از بالا بردن ظرفيت هاي صادراتي را به عنوان يك راهبرد مناسب در دستور كار خود قرارداده است.
ريسك عوامل بين المللي و يا تغيير مقررات دولتی
به علت وابستگي صنعت تاير به خارج، اعمال تحريم هاي تجاري و بانكي غرب عليه ايران بر صنعت تاير بي تاثير نبوده و در مقاطعي خريدهاي خارجي شركت را تحت تاثير قرار داده است ولي با تغيير نحوه و شرايط خريد ، جايگزين نمودن منابع خريد، گشايش مجدد CـL و به طور كلي با اعمال راه كارهاي تجاري كه براي شركت بي هزينه هم نبوده ، استمرار توليد و فروش حفظ گرديده است. تنها عامل نگران كننده اي كه راه كاري براي مقابله با آن وجود ندارد كاهش تعرفه هاي واردات تاير مي باشد كه در صورت اعمال و در شرايطي كه هيچگونه حمايتي از اين صنعت نمي شود، ضربه مهلكي بر پيكر اين صنعت وارد خواهد ساخت.
ريسك قيمت نهادههاى توليدى
اين ريسك متاثر از دو عامل اصلي داخلي و خارجي مي باشد. عوامل داخلي عمدتاً به سياست هاي دولت در زمينه تعرفه ها و سياست هاي اقتصادي و همچنين نحوه اجراي طرح هدفمند كردن يارانه ها مربوط مي شود. عوامل خارجي عمدتاً متاثر از قيمت هاي جهاني مواد اوليه، نرخ برابري ارز و تحريم ها مي باشد. شركت در زمان تدوين بودجه با توجه به عوامل فوق راهكار پوشش ريسك فوق را افزايش نرخ فروش محصولات پيش بيني نموده است. (حتماً ادامه اجراي برنامه هاي مرتبط با كاهش هزينهها)
ريسك رويكرد مشتريان به محصولات جايگزين
باتوجه به اينكه براي تاير، محصول جايگزين وجود ندارد لذا اين ريسك در مورد صنعت تاير مصداق ندارد ولي اين موضوع مانع از روي گردان شدن مصرف كنندگان از يك برند و گرايش به سوي برندهاي ديگر نخواهد شد. در اين خصوص به طور مستمر كيفيت، قيمت و تنوع محصولات در ايران ياسا مورد توجه مي باشد تا در بازار رقابتي كنوني سهم بازار اين شركت حفظ شود.
ريسك نقدينگي
به منظور حضور فعال در بازار و حفظ مشتريان و همچنين به دليل افزايش قدرت چانهزني نمايندگان به دليل محدوديت تعداد نمايندگان، عمده محصولات شركت در سنوات گذشته به صورت اعتباري و با دوره وصول مطالبات بالا فروخته و بدليل تحريمهاي اقتصادي، مواد اوليه لازم براي توليد به صورت نقد خريداري ميگرديد. لذا افزايش فاصلهي دوره وصول مطالبات و پرداختهاي نقدي شركت را با ريسك نقدينگي مواجه نمود. در ضمن شركت در سنوات گذشته جهت تامين منابع، مجبور به استفاده از تسهيلات بانكي شده بود كه بازپرداخت و جرائم آنها نقدينگي شركت را با مشكل مضاعفي روبرو مي نمود. براي كاهش ريسك حاصله از موضوع، شركت درسال گذشته اقدام به جايگزيني تسهيلات مالي با نرخ بهره كمتر و تغيير در سياستهاي فروش نمود. در سال مالي منتهي به ٢٩ اسفند ماه ٧٩٣١ نسبت به سال گذشته دوره وصول مطالبات شركت كاهش يافته است و تقريباً فروش محصولات بصورت نقدي انجام مي شود . همچنين در حوزه تامين، خريدهاي اعتباري حتي المقدور جايگزين خريدهاي نقدي شده است . مجموعه اين اقدامات شرايطي را ايجاد خواهد كرد كه شاهد كاهش فاصله بين دوره وصول مطالبات و تسويه تعهدات خواهيم شد.
ريسك قوانين و مقررات
سياستهاي اقتصادي كشور در تعيين تعرفههاي وارداتي در جهتگيري بازار شركت نقش بسزائي داشت بگونهاي كه در سالهاي گذشته، واردات محصولات مشابه خارجي با قيمتهاي نازل از كانالهاي رسمي و غير رسمي، افزايش نسبي يافت و تقاضا براي بالابردن تعرفه واردات لاستيك انجام نگرفت، همچنين در بازارهاي صادراتي نيز به دليل تحريم هاي اقتصادي و همچنين مشكلات موجود در خصوص گرفتن مجوز از شركتهاي واسطه جهت فروش هاي صادراتي ، گسترش ميزان فروش با مشكلات متعددي روبرو است.
ريسك نرخ سود تسهيلات بانكي
با توجه به اينكه يكي از منابع مورد استفاده شركتهاي توليدي عمدتا” استفاده از تسهيلات بانكي ميباشد، نرخ بهره نقش اساسي در عملكرد شركت ايفا مينمايد. لذا ايجاد تعادل در ساختار مالي و هزينه سرمايه، جزء راهكارهاي مورد استفاده در شركت بوده است.