بازارهای مالی تکرار شده اند از الگوهای برگشتی و ادامه دهنده، شناخت این الگوها می تواند شما را در مسیر سودآوری جلو بیندازد، یکی از این الگوها، ستاپ معاملاتی الگو QM)) یا کازمودو است، در صورتی که کمی به تحلیل تکنیکال کلاسیک اشراف داشته باشید، متوجه خواهید شد این ستاپ، همان الگو سر و شانه است، با این تفاوت که برای اینکه در الگو سروشانه ورود بزنید، باید منتظر می ماندید تا خط گردن آن شکسته شود، اما در این ستاپ به شما آموزش خواهیم داد که چگونه از راس شانه راست با قیمت همراه شوید! برای همین تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.
کازیمودو (QM) یا سر و شانه
این الگو، به دلیل سابقه طولانی مدت قابل اعتماد آن در بین تحلیلگران بازار مهم است. الگوی سر و شانه یک شکل از نمودار است که به عنوان یک خط پایه با سه قله ظاهر می شود، جایی که دو قله بیرونی از نظر ارتفاع، نزدیک به هم و قله وسط بالاترین حد را دارد. در تحلیل تکنیکال، یک الگوی سر و شانه، شکل گیری نمودار خاصی را توصیف می کند که معکوس روند صعودی به نزولی را پیش بینی می کند. اعتقاد بر این است که الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتمادترین الگوهای تغییر روند است. این الگو یکی از چندین الگوی برتر است که با درجات مختلف دقت نشان می دهد که روند صعودی به پایان خود نزدیک می شود.
از نظر تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه یک نمودار پیش بینی کننده است که معمولاً نشان دهنده روند چرخشی است که در آن بازار از صعودی به نزولی یا بالعکس تغییر می کند. این الگو مدت هاست که به عنوان یک الگوی قابل اعتماد که معکوس روند را پیش بینی می کند، مورد استقبال قرار گرفته است. قبل از ادامه، مهم است که به خاطر داشته باشید که الگوی سر و شانه تقریباً هرگز کامل نیست، به این معنی که احتمالاً نوسانات قیمتی اندکی در بین شانه ها و سر وجود خواهد داشت و شکل گیری الگو به ندرت در ظاهر آن کاملاً شکل میگیرد. از سوی دیگر شناخت مفهوم ناحیه مقاومت و حمایت بسیار مهم است.
آموزش ستاپ معاملاتی الگو QM
اما چطور می توان بیشتر از الگو سروشانه سود بدست آورد، برای پاسخ به این مثال باید سبک های تحلیلی را مطالعه کرده باشید، برای مثال می توانید سبک معاملاتی RTM و همچنین پرایس اکشن ICT را مطالعه کنید تا بدانید معامله گران بزرگ چه فکری می کنند و پشت دست آن ها معامله کنید، اگر که سبک تحلیلی شما بروز نباشد، نمی توانید در مسیر پیشرفت، راه طولانی را طی کنید، قطعا زمانی که در قله قیمت، دکمه فروش را زده باشید بیشترین سود را خواهید کرد. بیشتر اوقات شاید این مهارت را برای خود شانسی و رویایی بدانید اما این رویایی پوچ نیست و قطعا با تلاش و بروز بودن و رعایت مدیریت سرمایه و همچنین مدیریت ریسک می توانید نوک قله را بفروشید! حال برای این کار چه باید کرد؟ قبل از اینکه ستاپ معاملاتی الگو QM را توضیح دهیم باید چند نکته ای که از گذشته بازار بدست آمده است را بدانید، این نکات پیش شرط مسیر روبروی شما خواهد بود.
نکات برای دیدگاه جدید
مراقب سقف و کف های هم سطح باشید!
همان طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، در تحلیل تکنیکال کلاسیک، زمانی که قیمت به ناحیه ای ثابت برخورد می کند، نشان دهنده وجود سفارش در آن ناحیه است و طبق رجوع به سابقه چارت این را متصور هستید که قیمت بازهم به این برخورد می کند اما این در دید بزرگان بازار نیست، چرا که شما فکر می کنید قیمت با نفوذ به آن محدوده توانسته است، محدوده را بشکند.
این همان تله ای است که شما و بیشتر معامله گران در دام آن می افتید، چرا که در این لحظه با افزایش قیمت، مارکت میکر توانسته است استاپ شمایی که فکر می کردید قیمت می خواهد بریزد را بزند، حال با اینکه قیمت توانسته است این سطح را بشکند، به دنبال پولبک برای خرید هستید اما قیمت باز هم می ریزد. به همین صورت در این جا استاپ خریداران و فروشندگان زده می شود، به این ترتیب نقدینگی تامین شده و حال بازارگردان به راحتی می تواند به خواسته خودش برسد.
برای ستاپ معاملاتی الگو QM واگرایی را بین شانه چپ و سر را بررسی کنید
یکی از نشانه هایی که می تواند به شما کمک کند که ستاپ معاملاتی الگو QM شما موفقیت بیشتری داشته باشد، واگرایی است. واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند یک نوسان ساز حرکت کرده یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود؛ اما فلسفه واگرایی در چیست؟ آیا می توان واگرایی را بدون اندیکاتور نیز مشاهده کرد؟
برای این سوال باید پاسخ مثبت بدهیم چرا که واگرایی بدون ابزار نیز کاملا مشهود است چرا که فلسفه واگرایی یک اصل دارد و آن هم این است که پیمایش مسافت کمتر نسبت به موج قبل که باعث ایجاد سقف جدید یا کف جدید شود. دقت کنید که QM یک الگو ریورسال یا بازگشتی است، این به معنای این است که در روند صعودی این ستاپ می تواند باعث بازگشت قیمت شود.
چه زمانی وارد پوزیشن در ستاپ معاملاتی الگو QM شویم
هر گاه شانه چپ ساخته شد، منتظر ایجاد سر در این الگو باشید، از شانه چپ یک خط افقی بیندازید، زمانی که قیمت قله این الگو را زده باشد، بعد از پایین آمدن آن یک FTR تشکیل می دهد، این اف تی از همان شکست خط و پولبک داخلی است و مجدد به حرکت خودش ادامه می دهد، تمام باکس اف تی آر را به جلو ادامه دهید، این یک زون دست نخورده برای شماست. می توانید روی اولین برخورد این باکس ریسک کنید، حد ضرر این معامله را بالای اف تی ار قرار بدهید اما مراقب هانت ها باشید، معمولا قیمت دو بار به این باکس برخورد می کند و ریزش اصلی اش را دارد، حتی می توانید حد را در بالای سقف بگذارید، این در صورتی است که فاصله زیادی با نقطه ورود شما نداشته باشد.
تائیدیه های ستاپ معاملاتی الگو QM چیست؟
شما در این ستاپ نیاز دارید که قیمت بعد از تشکیل سقف (سر) کف قبلی خودش را بزند، در صورتی که بعد از زدن آن کف قیمت رنج شود برای شما خبری خوش آیند است، چرا که این می تواند همان شدوهای کنار هم باشد، پایین این محدوده LQ Pool است، به معنای استخر نقدینگی، حال زمانی که قیمت به سمت ناحیه شما آمد می توانید با حد سود زیر کف های کنار هم ورود کنید، حتی برای تارگت ها نیز استفاده از فیبوناچی ضرری ندارد؛
دنباله اعداد فیبوناچی شامل اعداد 0، 1، 1، 2، 3، 5، 8، 13، 21، 34، 55، 89، 144 و... است. همانطور که مشاهده می کنید، این دنباله مجموع دو عدد قبلی بوده و می تواند تا بی نهایت ادامه پیدا کند. یکی از ویژگی های قابل توجه این دنباله عددی این است که هر عدد تقریباً 1.618 بار از عدد قبلی بزرگ تر است. این موضوع رابطه مشترک بین هر عدد در این دنباله بوده و پایه و اساس نسبت هایی است که برای تعیین سطوح اصلاحی توسط معامله گران تکنیکال استفاده می شود. محاسبات واقعی سطوح فیبوناچی بر اساس اعداد موجود در دنباله فیبوناچی یا به عبارت دیگر درصد اختلاف بین آنها است.
نسبت 61.8%، نسبت کلیدی فیبوناچی بوده و از تقسیم یک عدد در دنباله فیبوناچی به عدد بعدی آن به دست می آید. برای مثال، 21 تقسیم بر 34 برابر با 0.6176 و 55 تقسیم بر 89 برابر با 0.61798 است. نسب 38.2% فیبوناچی، با تقسیم یک عدد دنباله بر عدد موجود در دو جایگاه بعد از آن به دست می آید. برای مثال، 55 تقسیم بر 144 تقریباً برابر با 0.38194 است.
نسبت 23.6% با تقسیم یک عدد دنباله بر عدد موجود در سه جایگاه بعد از آن به دست می آید. برای مثال، 8 تقسیم بر 34 برابر با 0.23529 است؛ فیبوناچی در دنیا و نظم آن نیز کاربرد دارد و می توان دید که چگونه قیمت به آن ها واکنش می دهد.
:نتیجه گیری
ستاپ های گوناگونی در بازارهای مالی وجود دارند، یکی از آن ها ستاپ معاملاتی QM یا کازیمودو است، این الگو در واقع همان سر و شانه است و با این تفاوت که ریسک به ریوارد در این ستاپ بسیار معقول است، می توانید با استفاده از این ستاپ سود آوری حسابتان را افزایش دهید.
نظر بدهید