مدیریت دارایی، عمل افزایش ثروت کل در طول زمان از طریق کسب و کار، نگهداری و خرید و فروش سرمایه گذاری هایی است که پتانسیل افزایش ارزش را دارند. متخصصان مدیریت دارایی این خدمات را برای دیگران انجام می دهند. همچنین ممکن است به آنها مدیر پرتفوی یا مشاور مالی نیز گفته شود. بسیاری به طور مستقل کار می کنند در حالی که دیگران ممکن است برای یک بانک سرمایه گذاری یا سایر مؤسسات مالی کار کنند.
درک بیشتر مدیریت دارایی
مدیریت دارایی یک هدف دو جانبه دارد: افزایش ارزش و در عین حال کاهش ریسک. یعنی تحمل ریسک مشتری اولین سوالی است که باید مطرح شود. بازنشسته ای که با درآمد حاصل از پورتفوی زندگی می کند، یا مدیر صندوق بازنشستگی که بر صندوق های بازنشستگی نظارت دارد، ریسک گریز است (یا باید باشد). یک فرد جوان، یا هر فرد ماجراجو، ممکن است بخواهد در سرمایه گذاری های پرخطرتر شرکت کند. بسیاری از ما در حد وسط قرار داریم و مدیران دارایی سعی می کنند دقیقاً روحیات مشتری را شناسایی کنند.
نقش مدیر دارایی این است که تعیین کند برای تحقق اهداف مالی مشتری در محدوده تحمل ریسک مشتری چه سرمایه گذاری هایی انجام دهد یا از آن اجتناب کند. سرمایهگذاریها ممکن است شامل سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات، کالاها، سرمایهگذاریهای جایگزین و صندوقهای سرمایه گذاری باشند که از جمله گزینههای شناختهشدهتر هستند.
از مدیر دارایی انتظار می رود با استفاده از ابزارهای تحلیلی کلان و خرد، تحقیقات دقیقی انجام دهد. این شامل تجزیه و تحلیل آماری روند های غالب بر بازار، بررسی اسناد مالی شرکت و هر چیز دیگری است که به دستیابی به هدف اعلام شده در مورد افزایش دارایی مشتری کمک می کند.
نحوه کار شرکت های مدیریت دارایی
شرکت های مدیریت دارایی برای تامین نیازهای سرمایه گذاری افراد و موسسات، با یکدیگر رقابت می کنند. حساب های نگهداری شده توسط موسسات مالی اغلب شامل امتیازات چک نویسی، کارت های اعتباری، کارت های نقدی، وام های حاشیه ای و خدمات کارگزاری است. وقتی افراد پول را به حساب خود واریز می کنند، معمولاً در یک صندوق بازار پول قرار می گیرد که بازدهی بیشتری نسبت به یک حساب پس انداز معمولی ارائه می دهد.
در ایالات متحده، دارندگان حساب می توانند بین صندوق های تحت حمایت شرکت بیمه سپرده فدرال (FDIC) و صندوق های غیر FDIC یکی را انتخاب کنند. همچنین مزیت اضافه شده برای دارندگان حساب این است که تمام نیازهای بانکی و سرمایه گذاری آنها می تواند توسط همان موسسه برآورده شود. این نوع حساب ها تنها از زمان تصویب قانون Gramm-Leach-Bliley در سال 1999 که جایگزین قانون Glass-Steagall شد، امکان پذیر بوده است. قانون گلس-استگال در سال 1933، که در دوران رکود بزرگ به تصویب رسیده بود، بین بانکداری و خدمات سرمایه گذاری جدایی ایجاد کرد.
نمونه ای از یک موسسه مدیریت دارایی در ایالات متحده
مریل لینچ یک حساب مدیریت نقدی (CMA) ارائه می دهد تا نیازهای مشتریانی را که می خواهند گزینه های بانکی و سرمایه گذاری را با یک وسیله نقلیه، زیر یک سقف دنبال کنند، برآورده کند.
این حساب به سرمایه گذاران امکان دسترسی به یک مشاور مالی شخصی را می دهد. این مشاور مالی، خدمات مشاوره و طیف وسیعی از گزینههای سرمایهگذاری را ارائه میدهد که شامل عرضه اولیه های عمومی (IPO) است که مریل لینچ ممکن است در آن شرکت کند و همچنین معاملات ارز های خارجی.
نرخ بهره برای سپرده های نقدی طبقه بندی شده است. حساب های سپرده را می توان به یکدیگر متصل کرد تا همه وجوه واجد شرایط برای دریافت نرخ مناسب جمع شوند. اوراق بهادار نگهداری شده در حساب تحت چتر حمایتی شرکت حمایت از سرمایه گذاران اوراق بهادار (SIPC) قرار می گیرد. SIPC دارایی های سرمایه گذار را در برابر ریسک ذاتی محافظت نمی کند، بلکه از آن دارایی ها در برابر شکست مالی خود شرکت کارگزاری محافظت می کند.
در کنار خدمات معمولی چکنویسی، این حساب دسترسی جهانی به دستگاههای باجه خودکار بانک آمریکا (ATM) را بدون کارمزد تراکنش ارائه میدهد. خدمات پرداخت قبض، انتقال وجه و حواله های تلگرافی نیز در دسترس است. همچنین اپلیکیشن MyMerrill به کاربران امکان می دهد از طریق یک دستگاه تلفن همراه به حساب کاربری دسترسی پیدا کرده و تعدادی از عملکردهای اساسی را انجام دهند.
حسابهایی با بیش از 250000 دلار در دارایی های واجد شرایط، از کارمزد 125 دلاری سالانه و ارزیابی 25 دلاری اعمال شده برای هر حساب فرعی که نگهداری میشود، کنار می روند.
یک شرکت مدیریت دارایی چه تفاوتی با یک کارگزاری دارد؟
موسسات مدیریت دارایی، شرکت های امانتی هستند. به این معنا که مشتریان آنها قدرت معامله اختیاری را در حساب های خود به آنها می دهند و آنها از نظر قانونی موظفند از طرف مشتری با حسن نیت عمل کنند. اما کارگزاران باید قبل از انجام معامله، اجازه مشتری را دریافت کنند. (کارگزاران آنلاین به مشتریان خود این امکان را می دهند تا تصمیمات خود را بگیرند و معاملات را خود را انجام دهند.)
شرکت های مدیریت دارایی بیشتر به افراد ثروتمند رسیدگی می کنند. آنها معمولاً حداقل آستانه سرمایه گذاری بالاتری نسبت به کارگزاری ها دارند و به جای کمیسیون، کارمزد دریافت می کنند. از سوی دیگر کارگزاری ها به روی هر سرمایه گذار باز هستند. این شرکت ها دارای استاندارد قانونی برای مدیریت صندوق به بهترین نحو و در راستای اهداف اعلام شده مشتریان خود می باشند.
یک مدیر دارایی چه کاری انجام می دهد؟
یک مدیر دارایی در ابتدا با یک مشتری ملاقات می کند تا تعیین کند که اهداف مالی بلندمدت مشتری چیست و مشتری برای رسیدن به آن چه میزان ریسک را می پذیرد. پس از آن، مدیر ترکیبی از سرمایهگذاریها را پیشنهاد میکند که با اهداف منطبق باشد. همچنین مدیر مسئول ایجاد سبد سرمایه گذاری مشتری، نظارت روزانه بر آن، ایجاد تغییرات در آن در صورت نیاز و ارتباط منظم با مشتری در مورد این تغییرات است.
موسسات برتر مدیریت دارایی کدامند؟
تا سال 2021، پنج مؤسسه بزرگ مدیریت دارایی، بر اساس دارایی های جهانی تحت مدیریت (AUM)، عبارتند از:
- The Vanguard Group با 6.1 تریلیون دلار
- UBS Group با 3.5 تریلیون دلار
- Fidelity Investments با 3.3 تریلیون دلار
- State Street Global Advisors با 3 تریلیون دلار
- Allianz با 2.5 تریلیون دلار
جمع بندی
در این مقاله با مفهوم مدیریت دارایی و شرکت های انجام دهنده ی این فرایند و طیف وظایف آنها آشنا شدیم. به طور خلاصه و برای جمع بندی می توان گفت:
- هدف مدیریت دارایی، به حداکثر رساندن ارزش یک سبد سرمایه گذاری در طول زمان و در عین حال حفظ سطح قابل قبول ریسک است.
- مدیریت دارایی به عنوان یک خدمت توسط مؤسسات مالی ارائه می شود که به افراد با ارزش خالص دارایی بالا، نهادهای دولتی، شرکت ها و سرمایه گذاران نهادی مانند صندوق های بازنشستگی ارائه می شود.
- مدیران دارایی دارای مسئولیت های امانتداری هستند. آنها به نمایندگی از مشتریان خود تصمیم می گیرند و ملزم به انجام این کار با حسن نیت می باشند.
نظر بدهید