موضوع مورد بحث این مقاله در مورد استراتژی مارتینگل است؛ همانطور که می دانید در بازارهای مالی استراتژی های فراوانی وجود دارد که معامله گران و سرمایه گذاران از این استراتژی ها برای رسیدن به سود بهره می برند. شاید جالب باشد بدانید که یکی از ویژگی های بارز بازارهای مالی در این است که معامله گران و سرمایه گذاران به یک استراتژی ثابت محدود نیستند و می توانند از استراتژی های مختلف استفاده کنند. بازارهای مالی این امکان را برای تریدرهای خود ایجاد کرده اند که این افراد بتوانند استراتژی خاص خود را ایجاد و از آن در معاملات خود بهره ببرند.
همانطور که گفتیم استراتژی های مختلفی برای معامله در بازار وجود دارد، مانند دنبال کردن روند، پرایس اکشن، اسکالپینگ، مومنتوم، مارتینگل (Martingale) و غیره. البته باید بدانید که تمام این استراتژی ها ریسک های مخصوص خود را دارند اما استراتژی مارتینگل، ریسک بیشتری از دیگر استراتژی ها دارد و به بیان دیگر این استراتژی سرشار از ریسک است؛ ایده روش مارتینگل برای اولین بار برای قمار ساخته شده بود و بر اساس نتایج آماری یک رویداد با احتمال رخ دادن ۵۰ درصدی بود: مانند شیر یا خط.
مفهوم استراتژی مارتینگل
در بازارهای بزرگ مالی، معمولا استراتژی مارتینگل (Martingale Strategy) به ایده اضافه کردن حجم معاملاتی بزرگتر به یک معامله بازنده مشهور است و این بدان معنی است هنگامی که معامله گر در ضرر قرار دارد معامله جدیدی را آغاز می کند؛ با این امید که بازار در نهایت چرخش کند و سود خالصی برابر با سایز اولیه، برای تریدر، داشته باشد یعنی در یک معامله که معامله گر با ضرر مواجه شده است با چرخش بازار می تواند ضرر خود را به سود تبدیل کند. البته توجه داشته باید که این موضوع قطعی نیست و ممکن است برعکس عمل کند؛ یعنی اگر یک معامله 1 تومانی در ضرر است، معامله گر یک معامله 2 تومانی جدید در همان جهت قبلی باز می کند و به دو برابر کردن اندازه هر پوزیشن جدید ادامه می دهد تا زمانی که در نهایت یک معامله به تارگت نهایی برسد و تمام زیان ها را به اضافه سودی به ارزش ۱ تومان اولیه جبران کند.
ایده استراتژی مارتینگل
روش مارتینگل همواره بر اساس اصل احتمالات استوار است و معامله گر در این استراتژی با احتمالات سروکار دارد، همانطور که در قسمت قبل گفتیم ایده روش مارتینگل ابتدا برای قمار طراحی شده بود. شاید تاکنون نام بازی رولت را شنیده اید؛ این ایده در بین کسانی که رولت بازی می کنند ایدهای مشهور است و بر اساس نتایج آماری یک رویداد با احتمال رخ دادن ۵۰ درصدی عمل می کند. ایده این استراتژی مانند پرتاب سکه است و شباهت بسیار زیادی به بازی شیر یا خط دارد؛ برای این نوع موقعیت ها با احتمال مساوی، استراتژی مارتینگل بیان می کند که اگر اندازه سایز پوزیشنی که در ضرر است را دو برابر کنید، با به هدف رسیدن آخرین پوزیشن (در صورتی که پولی در جیب شما باقی مانده باشد)، هر چیزی که از دست دادهاید را همراه با یک سود به دست می آورید و شما در یک معامله پر ضرر به یکباره به سود خوبی دست می یابید.
در رابطه با کارایی این استراتژی باید بدانید که افرادی که در کازینو به شرط بندی می پردازند از این استراتژی بهره می برند. بسیاری از قماربازان پس از این که یک باخت تلخ را تجربه می کنند معمولا اندازه شرط بعدی را دو برابر می کنند و این مسیر را آنقدر ادامه میدهند تا در نهایت با یک برد به نتیجه برسند یا اینکه دیگر پولی برای شرطبندی نداشته باشند. آنها به امید سود ممکن است کل سرمایه خود را از دست بدهند یا برعکس، اگر قمارباز مقدار نامحدودی از پول برای شرطبندی یا حداقل پول کافی برای رسیدن به نتیجه برنده داشته باشد، این استراتژی کار می کند؛ این درحالی است که اگر پول نقد این افراد به اتمام برسد همه چیز را به یکباره از دست می دهند و ضرر بسیار زیادی را متحمل می شوند.
استراتژی مارتینگل چگونه کار می کند؟
در رابطه با نحوه عملکرد استراتژی مارتینگل یک مثال ساده بیان می کنیم تا شما به طور کامل نحوه عملکرد این استراتژی را درک کنید. در این مثال ما قصد داریم از پرتاب سکه شرطبندی روی شیر یا خط استفاده کنیم. در پرتاب سکه احتمال یکسانی وجود دارد که سکه روی شیر با خط فرود بیاید و هر چرخش سکه مستقل است؛ به این معنی که چرخش قبلی تأثیری بر نتیجه چرخش بعدی ندارد و خود به صورت مستقل عمل می کند.
استراتژی مارتینگل بیان می کند تا زمانی که به همان شرط اولیه، مثلاً شیر، پایبند باشید، اگر مقدار نامحدودی پول برای ادامه شرطبندی داشته باشید، در نهایت برنده خواهید شد. البته به این موضوع نیز تاکید داشته است که نباید سرمایه در هنگام استفاده از استراتژی به پایان برسد.
حال، فرض کنید با مبلغ ثابت ۱۰۰ تومان شرطبندی کردهاید و در اولین چرخش سکه باختید (یعنی سکه روی طرف خط آمد). شما می توانید اندازه شرط خود را به ۲۰۰ تومان افزایش دهید، اگر دوباره خط بیاید و دوباره ضرر کنید، شرط خود را به ۴۰۰ تومان افزایش می دهید، شما این روند را ادامه می دهید تا در نهایت در یک چرخش شیر بیاید و برنده شوید، نتایج به صورت زیر می شود:
اگر شرط اول را برنده شوید، ۱۰۰ تومان برنده میشوید.
اگر شرط اول را باختید و شرط دوم را بردید، با سود خالص ۱۰۰ تومانی (۲۰۰ تومان برنده و ۱۰۰ تومان بازنده از شرط اول) بازی به پایان می رسد.
اگر دو شرط اول را ببازید (۱۰۰ تومان + ۲۰۰ تومان = ۳۰۰ تومان) و شرط سوم را برنده شوید، در نهایت سود خالص ۱۰۰ تومان خواهید داشت.
اگر سه شرط اول (۱۰۰ تومان + ۲۰۰ تومان + ۴۰۰ تومان = ۷۰۰ تومان) را ببازید و شرط چهارم را برنده شوید، در نهایت ۱۰۰ تومان سود خالص خواهید داشت.
استراتژی مارتینگل در بازار مالی
در ادامه مقاله به بررسی استراتژی مارتینگل در بازار مالی می پردازیم. همانطور که می دانید روش مارتینگل باعث می شود که هر بار سفارش یا اوردر جدیدی اضافه می کنید، برداشت سود کاهش یابد؛ به بیان دیگر اضافه کردن سفارش موجب می شود سود شما به مقدار زیادی کاهش یابد. اگر بخواهیم دلیل این موضوع را بیان کنیم اینگونه می توان گفت که سود حاصل شده در معامله برنده صرف جبران خسارت معاملات بازنده قبلی می شود. این استراتژی در بازارهای صعودی که جفت معاملاتی در ابتدا پولبک یا اصلاحات جزئی از روند اصلی دارند و سپس به روند صعودی بازمی گردند، بسیار خوب عمل میکند.
استراتژی مارتینگل بهترین عملکرد خود را در بازارهای متلاطم نشان می دهد، شما می توانید از این استراتژی در بازارهای نزولی خاص نیز استفاده کنید. برای مثال، یک بازار نزولی که در درون امواج نزولی، روندهای صعودی قوی (پولبک یا اصلاح) نیز دیده می شود، این استراتژی می تواند به سرعت شما را از زیان خارج کند و شما را به سود نزدیک کند. با این حال، این استراتژی نیاز به منابع مالی زیادی دارد و نمی توان با پول اندک از این استراتژی استفاده کرد؛ زیرا ممکن است در نهایت پول شما تمام شود و در این صورت متحمل ضررهای زیادی خواهید شد و کل سرمایه تان را از دست می دهید.
این در حالی است که بسیار از فعالان بازارهای مالی همواره اعتقاد دارند که روش مارتینگل را نمی توان یک استراتژی معاملاتی در نظر گرفت. آنها اعتقاد دارند که استراتژی مارتینگل در واقع یک استراتژی مدیریت پول است که مدیریت سود/زیان شما را بهبود می بخشد و باعث می شود شما در این بازارها کمتر دچار ضرر و زیان شوید؛ از این رو، یک استراتژی معاملاتی شخصی برای درک کامل مزایای روش مارتینگل ضروری است.
۳ اشتباه رایج در معامله با استراتژی مارتینگل
عدم تعریف حداکثر ضرر
از عمده ترین اشتباهات که معامله گران بازارهای مالی هنگام اعمال استراتژی مارتینگل مرتکب می شوند و خود نیز از آن آگاه نیستند، این است که حداکثر ضرر (Maximum Loss) را تعریف نمیکنند؛ یعنی هیچ مرزی را برای خود در نظر نمی گیرند. اگرچه این استراتژی این طور تفسیر می شود که هرچه ضرر بیشتری داشته باشید، در نهایت مقدار بیشتری برنده خواهید شد اما این امر هنگامی محقق می شود که شما در پایان با سود از این معامله خارج شوید. اگر شما در این معاملات حداکثر میزان ضرر را مشخص نکنید، ریسک متحمل شدن ضررهای بیشتر و در نهایت از دست دادن تمام سرمایه، می تواند فاجعه به بار آورد و تمام سرمایه خود را به یکباره از دست بدهید.
معامله با یک حساب کوچک
اشتباه بزرگی که بسیاری از معامله گران در استفاده از این استراتژی انجام می دهند این است که با سرمایه بسیار اندک به سراغ استراتژی مارتینگل می روند. اگر شما نیز قصد دارید از این استراتژی استفاده کنید به خاطر داشته باشید که این استراتژی با هر بار باخت، ضرر را دو برابر می کند و ممکن است این افزایش باخت به این زودی ها متوقف نشود؛ و سرمایه شما نیز در این میان تمام شود بنابراین، شما باید سرمایه کافی در حساب خود داشته باشید. شما نیاز دارید که در نهایت در یک معامله برنده شوید و شاید پول کافی برای رسیدن به آن معامله موردنظر را نداشته باشید؛ پس در این صورت نباید به سراغ این استراتژی بروید در غیر این صورت سرمایه اندک خود را نیز از دست می دهید.
عدم آشنایی با استراتژی معاملاتی
همانطور که می دانید استفاده از استراتژی های بازارهای مالی نیازمند دانش و مهارت بسیار زیادی است. شما به عنوان یک معامله گر، بدترین چیزی که باید از آن جلوگیری کنید، ناآشنایی با استراتژی معاملاتی است که استفاده می کنید. شما باید قبل از آنکه از یک استراتژی استفاده کنید به میزان کافی از آن اطلاعات داشته باشید. اگر نمی توانید به طور کامل بر استراتژی معاملاتی خاصی که استفاده می کنید تسلط داشته باشید، استراتژی مدیریت پول مارتینگل نیز بی فایده می شود و حتی ممکن است خطرات یا ضررهای شما را افزایش دهد و شما در این میان سرمایه خود را از دست دهید. قبل از استفاده از هر دو استراتژی به طور همزمان، مطمئن شوید که به همه چیز کاملاً مسلط هستید و می توانید به راحتی با استفاده از این استراتژی ها به معامله بپردازید. بهتر است ابتدا با سایزهای کوچک شروع کنید و تمرین خوبی برای استفاده از این استراتژی داشته باشید تا بتوانید مهارت لازم را به دست آورید.
استفاده از استراتژی مارتینگل به چه کسانی پیشنهاد می شود؟
همان گونه که در قسمت بالا گفتیم، روش مارتینگل همواره منبع مالی بسیار بزرگی را می طلبد زیرا ما نمیدانیم این چرخه افزایش سایز پوزیشن تا کجا ادامه خواهد داشت و چه زمانی متوقف می شود؛ بنابراین، اگر منابع مالی محدودی دارید بهتر است به سراغ این استراتژی نروید یا با سایز پوزیشن کوچک شروع کنید تا پول کافی برای ادامه داشته باشید زیرا سرمایه شما نباید در هنگام استفاده از این استراتژی به پایان برسد.
همچنین افرادی که هنوز مهارت کافی برای استفاده از استراتژی مارتینگل به دست نیاورده اند افراد مناسبی برای استفاده از این استراتژی نیستند و بهتر است پس از آن که مهارت کافی را کسب کردند، از این استراتژی بهره ببرند.
آیا مارتینگل همان خرید پله ای برای کم کردن میانگین قیمت است؟
بهتر است بدانید که گرچه استراتژی مارتینگل و خرید پله ای شباهت های بسیار زیادی به یکدیگر دارند اما در واقعیت یکسان نیستند و نمی توان گفت که این دو به طور کامل یکسان هستند. کاهش میانگین قیمت، خرید کردن یک دارایی در حال ریزش در قیمت های پایین تر، برای کاهش میانگین قیمت خرید است. مبلغ سرمایه گذاری شده در هر معامله بخشی از پولی است که از قبل برای سرمایه گذاری در دارایی برنامه ریزی شده است.
در سوی دیگر در روش مارتینگل هنگامی که معامله گر در پوزیشن اولیه ضرر متحمل می شود، پوزیش جدیدی را با دو برابر مقدار اولیه باز می کند؛ در حقیقت معامله گر این کار را برای اجتناب از ضرر و زیان با پذیرفتن ریسک بیشتر انجام می دهد.
نظر بدهید