مقایسه روش های ICT و RTM

شاید بازارهای مالی همان مسیری باشد که بتوانید از آن به استقلال مالی برسید، قطعا تنها ابزار شما گجتی است که بتوانید با آن تحلیل کرده و به اینترنت نیز متصل شوید، این تنها ابزار کار شماست؛ اما در این میان سبک های تحلیلی بسیار زیادی در دنیا وجود دارد که می توان با یادگیری آن شمشیر تیزتری برای نبرد در جنگ خریداران و فروشندگان در اختیار داشته باشید. سبک های جدیدی همچون آر تی ام و آی سی تی هستند که می تواند به شما در این مسیر سخت کمک زیادی کنند اما سوال اصلی این است که مقایسه روش های ICT و RTM در چیست و آیا تفاوت روش های ICT و RTM به قدری زیاد است که نتوان هر دو را یاد گرفت یا خیر، برای دریافت به این پرسش تا انتهای این مطلب همراه ما باشید.

پرایس اکشن چیست؟

قبل از اینکه بخواهیم مقایسه روش های ICT و RTM را بازگو کنیم، نیاز است بدانید خود تحلیل به سبک پرایس اکشن در چیست؟ تحلیلگران بازار مالی، معتقد هستند که نظمی حاکم بر بازارهای مالیست و این نظم به هیچ عنوان تصادفی نیست، پرایس اکشن با ایجاد امکان تحلیل الگوهای قیمت توانسته است شیوه ای جدید را برای تحلیل تکنیکال فراهم کند. معامله گران با استفاده از پرایس اکشن به درک بیشتری از بازار خواهند رسید، شروع پرایس اکشن از کندل استیک شروع شد، این کندل ها نمونه ای از سایر نمودارهای قیمت است که به درک درست قیمت کمک بیشتری می کند. به طور کلی پرایس اکشن یعنی تحلیل بدون هیچ ابزار کمکی همچون اندیکاتورها، لذا معامله گران نیازی به پرداخت هزینه برای استفاده از این سبک برای تحلیل کردن ندارند چرا که بعضی از اندیکاتورها برای ارائه خدمات به شما هزینه ای را دریافت می کند.

پرایس اکشن ICT

برای اینکه مقایسه روش های ICT و RTM را متوجه بشوید نیاز است مقدمه ای راجع به پرایس اکشن ICT بدانید، همه چیز از بنیان گذار این سبک شروع شد، بنیان‌گذار و مدرس سبک معاملاتی پرایس اکشن ICT، مایکل هادلستون (Michael Huddleston) است. مایکل هادلستون بیش از 30 سال سابقه معاملاتی دارد و تاکنون توانسته بیش از 55 هزار دانشجو را آموزش دهد. مایکل هادلستون خود شاگرد لری ویلیامز بوده و سبک پرایس اکشن ICT را زمانی کشف می ‌کند که مشغول همکاری با بانک های بزرگ و ترید برای آن ها بوده است. او از این طریق متوجه نوع عملکرد الگوریتمی معاملات بانک‌ ها می ‌شود و به واسطه مهندسی معکوس، به روش معاملاتی آن‌ ها پی می ‌برد. پس از این اکتشاف هوشمندانه، مایکل هادلستون سبک پرایس اکشن ICT را اختراع می‌ کند؛ همچنین با استفاده از این سبک، ساختار بازار را در حالت های زیر میبیند:

1. اکسپنشن یا حرکت Expansion
2. ریتریسمنت یا اصلاح Retracement
3. ریورسال یا بازگشت Reversal
4. کانسالیدیشن یا درجا زدن Consolidation

شاید این دید بتواند به شما کمک کند که الان در کدام ساختار بازار هستید، چرا که شما زمانی که نمودار یکی از دارایی ها را باز می کنید تشخیص فعلی قیمت، یعنی یک گام جلو بودن از بقیه افراد. همچنین در این سبک اعتقاد بر این است که بانک ها همان پول های بزرگ هستند که بازار را می چرخاند و با اینکارها نقدینگی لازم را برای حرکت اصلی خود می سازند. برای ترید در سبک ICT توجه به یک سری نکات بسیار حائز اهمیت است، پیشنهادی در آی سی تی به معامله گران می شود این است که همیشه منتظر یک BMS یا BOS باشید تا ترید بهتری داشته باشید.

RTM سبک پرایس اکشن

سبکی تازه از آقای ایف میانته، آر تی ام یکی از سبک های عرضه و تقاضاست، در این سبک شما استاپ معامله گران خرد را ترید خواهید کرد، حرکت قیمت به سمت بالا شاید شما را هیجانی کند اما بیشتر کسانی که سبک معامله گری RTM را آموخته اند به دنبال باز کردن معامله فروش هستند، چرا که معتقد هستند قیمت در حال فریب اکثر معامله گران است و قرار است در یک لول خاص که فلگ لیمیت است قیمت به سمت پایین بیاید.

می توان گفت که بزرگترین مبحث مهم پرایس اکشن RTM فلگ لیمیت هاست، فلگ لیمیت ها ناحیه ای هستند که سفارش های مارکت میکر از آن جا شروع می شود، جایی که باید تصمیم گیری کنند حرکت قیمت نیز در حوالی این محدوده ها است، نام این مناطق تصمیم گیری دیسیژن پوینت یا به اختصار DP است؛ اما برای فهم بیشتر باید گفت که پایه اول آموزش RTM این است که ابتدا از اف تی آر شروع کنید، چرا که بیس آر تی ام همان عرضه و تقاضاست، تنها این سبک پیشرفته شده است. RTM مخفف (Read The Market) است. معنی این سه کلمه این است که شما با این روش می توانید مارکت یا همان بازارهای مالی را بخوانید، جوابی که در نهایت شما با آموزش دیدن این سبک بدست می آورید این است که قیمت چه هدفی دارد؟ الان کجاست؟ از کجا آمده است و به کجا خواهد رفت؟

چرا RTM محبوب شده است؟

می توان یکی از دلایلی که باعث محبوبیت این سبک شده را تازه بودن آن دانست اما این همیشه یک ویژگی مثبت برای این سبک نیست چرا که وجود قدمت در یک سبک می تواند کمک بسیار زیادی برای یادگیری آن روش داشته باشد؛ اما تنها اینکه RTM تازه است دلیل اصلی محبوبیت آن نیست، بلکه ریسک به ریواردهایی که می توانید در این سبک کسب کنید می تواند به شما انگیزه این را بدهد که برای یادگیری این سبک تلاش بیشتری کنید؛ پرایس اکشن آر تی ام پیشرفته شده عرضه و تقاضاست، جایی که آقای سم سیدن مفهوم حرکت را وجود عرضه و تقاضا دانست.

تفاوت روش های ICT و RTM در چیست؟

تفاوت ICT و RTM بیشتر برای کسانی مطرح است که می خواهند بدانند بهترین سبک در بازارهای مالی کدام است، این درحالیست که هیچ سبکی نسبت به دیگری برتری نداشته و این شما هستید که با رعایت مدیریت سرمایه و همچنین مدیریت ریسک سرمایه خودتان را رشد می دهید. دو سبک آر تی ام و آی سی تی بسیار به هم شبیه هستند اما شاید تفاوت های جزئی آن ها بتواند به شما کمک کند که کدام یک از این سبک ها برای شما مفیدتر است؛ برای مقایسه روش های ICT و RTM به جدول زیر توجه کنید:

نتیجه گیری:

در بازارهای مالی سبک های تکنیکالی بسیار زیادی وجود دارد که هدف تمامی آن ها به سود رسیدن شماست اما باید قبول کنید که هیچ سبکی در بازارهای مالی 100 درصد نبوده و شما قطعا استاپ خوردن را تجربه خواهید کرد. باید بدانید که کدام سبک از تحلیل به تیپ شخصیتی شما نزدیک است، لذا نزدیک بودن سبک به شخصیت شما باعث می شود، ارتباط بهتری با تحلیل تکنیکال بگیرید؛ اما دو سبک آر تی ام و آی سی تی جزء محبوب ترین سبک های تحلیلی هستند که این روزا طرفداران زیادتری نیز پیدا کرده اند؛ اما باید به یاد داشته باشید که مدیریت سرمایه و ریسک می تواند در این مسیر کمک کند.