تعدادی از فرضیه ها در رابطه با تعیین قیمتها در بازار وجود دارند که آن را مستقیما تحت تأثیر عوامل روانی میدانند. این گونه فرضیهها مباحثی نظیر روانشناسی بازار و یا هیجانات آن را پررنگ میکنند. یکی از این فرضیهها، فرضیه بازار کارا است که در این مقاله می خواهیم راجع به آن صحبت کنیم.
بازار کارا چیست؟
طبق نظریه ی بازار کارا، یک اصل مهم این است که نمیتوانید بازار را شکست دهید زیرا کارایی بازار سهام سبب میشود تا اطلاعات با سرعت زیاد در قیمت سهام منعکس شود و قیمت طوری تغییر کند تا به ارزش واقعی سهام برسد. بنابراین، نمیتوانید بازدهی بیشتری از بازار کسب کنید!
پس همواره، سهام شرکتها با ارزش واقعیشان معامله میشوند. خرید سهامی که کمتر از ارزش ذاتی، ارزشگذاری شده یا فروش سهام با قیمت بیشتر از ارزش ذاتی آن، به دلیل همین کارایی بازار خیلی زود انجام میشود و قیمتها با ارزش واقعیشان متناسب میشوند. کارایی بازار مکانیسم تأثیر اطلاعات بر فرآیند قیمتگذاری را بیان میکند. این فرضیه بیان میدارد که سهام بر اساس مشخصههای ذاتیشان قیمتگذاری شدهاند.
در سال 1969 ميلادی مقالهای با نام «تعدیل قیمتهای سهام با اطلاعات جدید» توسط شخصی به نام يوجين فاما، منتشر شد. در اين مقاله به تحليل عكسالعمل قيمتهای سهام با توجه به تحولات اقتصادی و غيراقتصادی در آمريكا و جهان پرداخته شد. از جمله عواملي كه سبب مطرح شدن اين فرضيه شد، ناتواني در پيشبينی قيمت سهام بود كه عوامل متعددی بر آن تأثير میگذاشت. فرضيهی بازار كارا تعيين قيمت سهام و اوراق بهادار را ناشی از واكنشی میداند كه فروشندگان و خريداران نسبت به اطلاعات جديد و آينده شركتها دارند.
ويژگی های بازار كارا کدام ها هستند؟
بازار كارا بايد دارای مشخصههايی باشد که در ادامه به این مشخصهها اشاره خواهیم نمود:
- اين بازار بايد يك بازار بزرگ باشد كه با نقدينگی كافي همراه است.
- اطلاعات در بازار به صورت تصادفی و غير قابل پيشبينی است.
- این بازار از قیمتهای روز گذشته برای پیشبینی قیمت فردا استفاده نمیکند و به اصطلاح بیحافظه است.
به منظور جذب نقدینگیهای پراکنده به صورتی بهینه که منجر به یک منبع مالی نایاب شود، باید از بازاری کارا بهرهمند شویم. کاراییهای موجود در بازارهای مالی شامل تخصیص بهینه منابع و سرمایهها به پروژههای سودآور، افزایش نقدینگی در اثر سرعت بالای معاملات و کمترین هزینه و اثرگذاری اطلاعات بر روی قيمت منصفانه سهام است.
سطوح مختلف بازار کارا کدام ها هستند؟
اگر مبنای طبقه بندي بازارهای كارا بر اساس انواع اطلاعات و سطح آن باشد، اين بازارها به سه دسته متفاوت ضعيف، نيمه قوی و قدرتمند طبقه بندی میشوند.
-
بازارهايی با كارايی ضعيف
در اين بازارها اطلاعات مورد استفاده همان قيمتهای تاريخی هستند. روند قيمتهای تاريخی قابل پيشبينی است. البته با اين دادهها، نميتوان به درستی سود سهام بازار را پيشبينی نمود. زيرا با وجود آگاهی همه افراد از اطلاعات مشابه مربوط به روند گذشته قيمتهای سهام، نرخ بازده بالا در آينده، برای انتخاب يك سهام خاص قابل استفاده نخواهد بود.
-
بازارهايی با كارايی نيمه قوی
در اين بازارها، اطلاعات عمومی در قيمتهای سهام بازتاب داده شده است و در دسترس عموم است. اين اطلاعات شامل اعلانات شركت، دادههای مربوط به درآمد، گزارشهای سالانه، اطلاعات سودآوري، دادههای مربوط به سرمایهگذاری و موارد ديگر است. برای مثال، داشتن نرخ بازدهی بالا، سبب افزایش قیمت سهام خواهد شد و تنها در اثر اطلاعات جديد است كه اين سهام را متوجه تغيير قيمت میسازد. اين نكته كه شواهد از كارايی نيمه قوی حمايت میكند ولي عواملي مانند اثر شرکتهای کوچک و شرکتهایی با نسبت P/E پایین نيز وجود دارد كه اين شواهد را نقض میكنند.
-
بازارهايي با كارايي قدرتمند
تمام اطلاعات در اين بازارها در فرآيند قيمت گذاري در نظر گرفته میشوند و هيچ بخشی از اطلاعات به صورت جداگانه در تعيين سود، مهم نيست. حتي دلالان حرفهای كه به اطلاعات خاصی دسترسي دارند نيز، نميتوانند سود بيشتری كسب كنند. البته، مشاهدات تجربي حاكی از آن است كه در بيشتر بازارها، كارايی فرم قوی وجود ندارد. همواره مديران شركت، پيش از انتشار اطلاعيههای عمومی، دسترسی كافی به اين اطلاعات را دارند و بر اين مبنا میتوانند سود كسب نمايند.
چه تعارض هایی در اصول فرضیه بازار کارا وجود دارد؟
طبق اين فرضيه سرمايهگذاران بازار، تمامي اطلاعات موجود در بازار را به يك صورت درك میكنند. همانطور كه میدانيم با وجود روشهای مختلف تحليل و ارزشگذاری سهام، اين نكته كمی تأملپذير است. به دليل اين كه سرمايهگذاران، سهام را به شكلهای متفاوتی ارزش گذاری میكنند، تعيين ارزش واقعی سهام در بازار غيرممكن میشود! برای نمونه تصور كنيد دو سرمايهگذار متفاوت داريم كه يكی به دنبال سهام كم ارزشگذاری شده است و ديگری به ارزيابی پتانسيل رشد سهام توجه دارد. از نظر اين دو سرمايهگذار، ارزش بازار سهام، دارای دو ارزيابی متفاوت است.
يكي از نكات ديگر در ارتباط با اين فرضيه، آن است که طبق فرضيه بازار كارا بيان ميشود كه در صورت برابر بودن وجوه سرمايهگذاری بين دو سرمايهگذار، بايستی سودآوری اين دو نيز با همديگر يكسان باشد زيرا آنها در صورت داشتن اطلاعات يكسان بايد به بازده برابری نيز دست يابند كه اين خلاف واقع است! هميشه اين طور نيست كه در صورت سودآور بودن فعاليتهای يك سرمايهگذار، بقيه سرمايه گذاران نيز سود كسب نمايند!
در همين راستا، طبق اين فرضيه هيچ سرمايهگذاری قادر نيست تا بر بازار چيره گردد يا موفق به كسب بازدهی بالاتر از ميانگين بازده سالانه تمام سرمايهگذاران شود كه اين هم خلاف واقع است و همواره سرمايه گذاران موفقی را ميبينيم كه پيوسته موفق به كسب سود بالاتری از میانگینهای بازار میشوند!
گاهي در دادههای مربوط به قيمتها، با الگوهای مشخص و تكرار شوندهای مواجه هستيم. براي مثال تاثير ژانويه الگويی است كه مكرر رخ میدهد و نشان دهندهی آن است كه سرمايهگذارها در نخستين ماه ميلادی، سود بيشتری كسب میكنند. دوشنبهی آبی در وال استريت بيان میكند كه در صبح دوشنبه كه روز بعد از تعطيلی رسمی است، قيمتها بالاتر از ديگر ايام هفته اعلام میشود. به علاوه، با بررسی تأثير ويژگیهای شخصيتی سرمايهگذاران و تحليل رفتار مالی ايشان نيز الگوهايی قابل پيشبينی در بازار سهام ظاهر میشود.
البته در اين فرضيه هيچگاه كارايی صددر صد بازار ادعا نشده است. زيرا اين موضوع که بازار همواره به كارايی كاملش برسد، غیر ممکن است. هميشه كمی زمان لازم است تا قيمت سهام با توجه به اطلاعات جديد در جامعه، تغيير يابد. در اين فرضيه، مقدار اين زمان مشخص نشده است. همچنين برخي از اتفاقات، تصادفی هستند ولی پس از مدتی، قيمتها به ارزش مناسب خود برخواهند گشت كه اين نكته در فرضيه بازار كارا پذيرفته شده است.
فرضيه بازار كارا بيان میكند با انتشار اطلاعات جديد، انتظار تاثير آن را بر قیمت سهام خواهيم داشت كه اين اتفاق بلافاصله اثر خود را خواهد گذاشت. از اين مسئله نبايد غافل بود كه اين مهارت سرمايهگذاران است كه به نتايج رضايت بخشی در بازار سهام منجر میشود زيرا هميشه دوست داريم تا با كشف روشهايی موفقيت آميز به بازدهی بالاتری نسبت به ميانگينهای بازار برسيم. قيمت سهام تنها تحت تاثير اطلاعات موجود در بازار نيست و رفتار سرمايهگذاران نيز تاثير خود را بر عدم كارايی بازار خواهد گذاشت!
جمع بندی
فرضیه ی بازار کارا یکی از مفاهیمی است که آشنایی با آن خالی از لطف نمی باشد که در این مقاله توضیحاتی درباره این فرضیه داده شد. نکات مهم این مقاله عبارتند از:
- طبق نظریه یا فرضیه بازار کارآمد (EMH)، قیمت سهام منعکس کننده تمام اطلاعات است.
- EMH فرض می کند که سهام با ارزش بازار منصفانه خود در بورس معامله می شوند.
- مخالفان EMH معتقدند که می توان بازار را شکست داد و سودهایی بیشتر از میانگین بازار کسب کرد و همچنین سهام نیز می توانند از ارزش بازار منصفانه خود منحرف شوند.
نظر بدهید