در تعریف اقتصاد باید خاطر نشان کرد که این مفهوم یک علم اجتماعی است که به تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات می پردازد و چگونگی انتخاب افراد، مشاغل، دولت ها و ملت ها را در مورد نحوه تخصیص منابع مشخص می کند. اقتصاد بر اعمال انسان ها تمرکز دارد، بر این فرض که انسان ها با رفتار منطقی عمل می کنند و به دنبال بهینه ترین سطح سود یا مطلوبیت هستند. واحدهای سازنده اقتصاد، مطالعات کار و تجارت هستند و از آنجا که کاربردهای زیادی از کار انسانی و راههای مختلفی برای به دست آوردن منابع وجود دارد، وظیفه علم اقتصاد این است که تعیین کند کدام روشها بهترین نتایج را دارند.
به طور کلی اقتصاد را می توان به اقتصاد کلان که بر رفتار اقتصاد به عنوان یک کل متمرکز است و اقتصاد خرد که بر افراد و مشاغل فردی متمرکز است، تقسیم کرد.
تاریخچه و درک علم اقتصاد
یکی از اولین متفکران اقتصادی در جهان، هزیود (Hesiod) شاعر و کشاورز یونانی در قرن 8 قبل از میلاد است که جمله ای در تعریف اقتصاد دارد مبنی بر این نکته که برای غلبه بر کمبود کار، محصولات و...بایستی زمان مشخصی اختصاص داده شود. اما آنچه را که امروز ما به عنوان اقتصاد مدرن غربی می شناسیم را عموماً به انتشار کتاب آدام اسمیت، فیلسوف اسکاتلندی در سال 1776 و تحقیقی در مورد ماهیت و علل ثروت ملل، نسبت می دهند.
اصل (و مشکل) تعریف اقتصاد این است که انسان خواسته های نامحدودی دارد و دنیایی از امکانات محدود را اشغال می کند؛ به همین دلیل، مفاهیم بهره وری از نظر اقتصاددانان بسیار مهم است. آن ها استدلال می کنند که افزایش بهره وری و استفاده کارآمدتر از منابع می تواند منجر به استاندارد زندگی بالاتر شود.
علی رغم این دیدگاه، اقتصاد به طور شگفت انگیزی به عنوان «علم ناامید کننده» شناخته میشود، اصطلاحی که توسط مورخ اسکاتلندی توماس کارلایل (Thomas Carlyle) در سال 1849 ابداع شد. توماس کارلایل از این اصطلاح برای انتقاد از دیدگاههای لیبرال در مورد نژاد و برابری اجتماعی اقتصاددانان معاصر مانند جان استوارت میل استفاده می کرد. اکثر مفسران بر این باورند که کارلایل در واقع پیش بینی های غم انگیز توماس رابرت مالتوس را توصیف می کند که رشد جمعیت همیشه از عرضه غذا پیشی می گیرد.
انواع اقتصاد
به طور کلی تعریف اقتصاد در 2 حوزه اقتصاد کلان و اقتصاد خرد انجام می شود که در ادامه به بررسی آن ها می پردازیم.
اقتصاد خرد
تعریف اقتصاد خرد به این شکل است که این حوزه بر نحوه تصمیم گیری مصرف کنندگان و شرکت ها متمرکز است. این واحدهای تصمیم گیری فردی می توانند یک فرد مجرد، یک خانواده، یک کسب و کار و یا یک سازمان دولتی باشند. اقتصاد خرد با تجزیه و تحلیل جنبه های خاصی از رفتار انسان، سعی می کند توضیح دهد که آن ها چگونه به تغییرات قیمت واکنش نشان می دهند و چرا آن ها آنچه را که در سطوح قیمتی خاص انجام می دهند، مطالبه می کنند.
اقتصاد خرد سعی می کند توضیح دهد که چگونه و چرا کالاهای مختلف به طور متفاوتی ارزش گذاری می شوند، چگونه افراد تصمیمات مالی می گیرند و چگونه افراد به بهترین نحو با یکدیگر تجارت، هماهنگی و همکاری می کنند. موضوعات اقتصاد خرد، از پویایی عرضه و تقاضا تا کارایی و هزینه های مرتبط با تولید کالاها و خدمات و همچنین نحوه تقسیم و تخصیص کار را شامل می شود.
اقتصاد کلان
در تعریف اقتصاد کلان باید گفت که یک اقتصاد کلی را در سطح ملی و بین المللی مطالعه می کند و از داده ها و متغیرهای اقتصادی بسیار انباشته برای مدل سازی اقتصاد استفاده می کند. تمرکز آن می تواند شامل یک منطقه جغرافیایی متمایز، یک کشور، یک قاره یا حتی کل جهان باشد. حوزه های اصلی مطالعه آن چرخه های اقتصادی مکرر و رشد و توسعه اقتصادی گسترده است. موضوعات مورد مطالعه عبارتند از تجارت خارجی، سیاست های مالی و پولی دولت، رونق، رکود، نرخ های بیکاری، سطح تورم و نرخ بهره، رشد کل تولید که با تغییرات در تولید ناخالص داخلی (GDP) منعکس می شود و همچنین چرخه های تجاری که منجر به توسعه می شود.
تعریف اقتصاد خرد و کلان در هم تنیده شده اند و پدیده های اقتصاد کلان، آشکارا و به معنای واقعی کلمه تنها مجموع پدیده های اقتصاد خرد هستند. با این حال، این دو شاخه از اقتصاد، از نظریهها، مدلها و روشهای تحقیقاتی بسیار متفاوتی استفاده میکنند که گاهی به نظر میرسد با یکدیگر در تضاد هستند. ادغام مبانی اقتصاد خرد در تئوری و تحقیقات اقتصاد کلان به خودی خود یک حوزه اصلی مطالعه برای بسیاری از اقتصاددانان است.
شاخص های اقتصادی
شاخص های اقتصادی یکی از بخش های مهم تعریف اقتصاد هستند که شامل گزارش هایی می باشند که عملکرد اقتصادی یک کشور را در یک حوزه خاص به تفصیل بیان می کنند. این گزارشها معمولاً بهصورت دوره ای توسط سازمان های دولتی یا سازمان های خصوصی منتشر میشوند و معمولاً هنگام انتشار تأثیر قابل توجهی بر بازارهای مالی (سهام، مسکن، اوراق قرضه و...) دارند و می توانند برای سرمایه گذاران برای قضاوت در مورد چگونگی حرکت شرایط اقتصادی بازارها و هدایت تصمیمات سرمایه گذاری بسیار مفید باشند؛ در ادامه تعدادی از این شاخص ها آورده شده است.
تولید ناخالص داخلی(GDP)
در تعریف اقتصاد یک کشور اولین موردی که به ذهن اقتصادانان می رسد، تولید ناخالص داخلی است که توسط بسیاری از متخصصان به عنوان گسترده ترین معیار عملکرد اقتصادی یک کشور در نظر گرفته می شود. این شاخص نشان دهنده ارزش بازار همه کالاهای تولید شده و خدمات ارائه شده در یک کشور در یک سال معین است.
رشد اقتصادی
رشد اقتصادی همواره در کنار تحلیل و تعریف اقتصاد کشورها آمده است و به طور کلی عبارت است از افزایش تولید کالاها و خدمات اقتصادی از یک دوره زمانی به دوره دیگر و این مفهوم را می توان به صورت اسمی یا واقعی (تعدیل شده برای تورم) اندازه گیری کرد. به طور سنتی، رشد اقتصادی بر حسب تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازه گیری می شود، اگرچه گاهی اوقات از معیارهای جایگزین نیز استفاده می شود.
تورم
تعریف اقتصاد یک کشور در جهان امروز بدون اشاره به میزان تورم آن امکان پذیر نیست و تورم، کاهش قدرت خرید یک ارز معین در طول زمان است و تخمین کمّی (عددی) از میزان کاهش قدرت خرید را می توان در افزایش میانگین سطح قیمت سبدی از کالاها و خدمات منتخب در یک اقتصاد در یک دوره زمانی معین منعکس کرد. افزایش سطح عمومی قیمتها که اغلب به صورت درصد بیان میشود، به این معنی است که یک واحد ارز عملاً کمتر از دورههای قبل خرید میکند.
ورشکستگی
ورشکستگی یک روند قانونی است که شامل شخص یا شرکتی می شود که قادر به بازپرداخت بدهی های معوق خود نیست. فرآیند ورشکستگی با دادخواستی که بدهکار که بیشتر متداول است یا از طرف طلبکاران که کمتر رایج است، تنظیم می شود. تمام دارایی های بدهکار اندازه گیری و ارزیابی می شود و دارایی ها ممکن است برای بازپرداخت بخشی از بدهی معوق استفاده شوند.
نرخ بیکاری
نرخ بیکاری، درصدی از نیروی کار یک جامعه است که شغل ندارد. این مفهوم یک شاخص عقب مانده است؛ به این معنا که بهجای پیشبینی شرایط اقتصادی، عموماً در پی تغییر شرایط اقتصادی افزایش یا کاهش مییابد. به عنوان مثال زمانی که اقتصاد در وضعیت نامناسبی قرار دارد و مشاغل کمیاب است، می توان انتظار داشت که نرخ بیکاری افزایش می یابد و در طرف مقابل نیز زمانی که اقتصاد با سرعتی سالم در حال رشد است و مشاغل نسبتاً فراوان هستند، می توان انتظار داشت که نرخ بیکاری کاهش می یابد.
عرضه و تقاضا
قانون عرضه و تقاضا نظریه ای است که تعامل بین فروشندگان یک منبع و خریداران آن منبع را توضیح می دهد و یکی از مهمترین مفاهیم در تعریف اقتصاد محسوب می شود. این نظریه رابطه بین قیمت یک کالا یا محصول معین و تمایل مردم به خرید یا فروش آن را تعریف می کند و عموماً با افزایش قیمت، مردم مایل به عرضه بیشتر و تقاضای کمتری هستند و در طرف مقابل نیز، هنگامیکه قیمت کاهش می یابد مردم تمایل بیشتری برای خرید دارند و عرضه کمتر می شود.
نکته: اصطلاحات و شاخص هایی که در اینجا به آن اشاره شد، شامل همه اصطلاحات و شاخص های اقتصادی نمی شود و تنها بخشی از موارد به کار برده شده در علم اقتصاد است.
انواع سیستم های اقتصادی
جوامع و کشورهای مختلف منابع خود را از طریق راه های گوناگون در طول تاریخ سازماندهی کرده اند و تصمیم می گیرند که چگونه از ابزارهای موجود برای دستیابی به اهداف فردی و مشترک خود استفاده کنند و این تصمیم گیری ها منجر به تشکیل سیستم های اقتصادی می شود که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
بدوی گرایی
تعریف اقتصاد بدوی گرایی به این صورت است که در جوامع ابتدایی کشاورزی، مردم تمایل داشتند که تمام نیازها و خواسته های خود را در سطح خانواده یا قبیله تولید کنند؛ به این معنا که خانواده ها و قبایل خانه های خود را می ساختند، محصولات خود را پرورش می دادند، شکار می کردند، نان خود را می پختند. بنابراین ادغام عمودی فرآیندهای تولید در خانوار یا روستا برای کالاهایی که تولید می شود و مبادله متقابل مبتنی بر رابطه در داخل و بین خانواده ها یا قبایل به جای معاملات بازار رکن اصلی این سیستم اقتصادی بوده است. در چنین جامعه ابتدایی، مفاهیم مالکیت خصوصی و تصمیم گیری بر منابع اغلب در سطح جمعی تری از مالکیت خانوادگی یا قبیله ای بر منابع تولیدی و ثروت به طور مشترک اعمال می شود.
فئودالیسم
بعدها با توسعه تمدن ها، اقتصادهای مبتنی بر تولید طبقات اجتماعی مانند فئودالیسم و برده داری به وجود آمد. در تعریف اقتصاد فئودالیسم باید به این نکته اشاره کرد که سیستم برده داری شامل افراد به کار برده شده بود که فاقد آزادی یا حقوق شخصی بودند و به عنوان دارایی صاحب خود تلقی می شدند. فئودالیسم سیستمی بود که در آن طبقه ای از اشراف به نام اربابان مالک تمام زمین ها بودند و قطعات کوچکی را به دهقانان اجاره می دادند تا کشاورزی کنند و دهقانان بخش عمده ای از تولیدات خود را به ارباب واگذار می کردند. در عوض، ارباب به دهقانان امنیت و مکانی برای زندگی و غذا برای خوردن می داد.
اقتصاد سرمایه داری
نظام سرمایه داری با ظهور صنعتی شدن به وجود آمد. تعریف اقتصاد سرمایه داری به این شکل است که سرمایه داری به عنوان یک سیستم تولید تعریف می شود که در آن صاحبان مشاغل (کارآفرینان یا سرمایه داران) منابع تولیدی از جمله ابزار، کارگران و مواد خام را سازماندهی می کنند تا کالاهایی را برای فروش تولید کنند تا به سود خود دست یابند و نه برای مصرف شخصی.
در سیستم اقتصادی سرمایه داری، کارگران در ازای دستمزد استخدام می شوند و به صاحبان زمین و منابع طبیعی برای استفاده از آن ها، اجاره یا حق امتیاز پرداخت می شود و به صاحبان ثروتی که قبلاً ایجاد شده است، بهره پرداخت می شود تا برای استفاده از بخشی از ثروت خود صرف نظر کنند. کارآفرینان می توانند برای پرداخت دستمزد و اجاره بها وام بگیرند و ابزارهایی را برای استفاده کارگران استخدام شده خریداری کنند. کارآفرینان بهترین قضاوت خود را در مورد شرایط اقتصادی آینده برای تصمیم گیری در مورد اینکه چه کالایی تولید کنند به کار می گیرند و اگر خوب تصمیم بگیرند سود می برند یا در صورت قضاوت ضعیف متحمل ضرر می شوند. این سیستم قیمتها، سود و زیان بازار بهعنوان مکانیسم انتخابی برای تعیین نحوه تخصیص منابع برای تولید، چیزی است که اقتصاد سرمایهداری را تعریف میکند.
این نقشها (کارگران، صاحبان منابع، سرمایهداران و کارآفرینان) نشاندهنده کارکردهایی در اقتصاد سرمایهداری هستند و نه طبقات مجزا یا منحصر به فرد از مردم. افراد معمولاً نقشهای متفاوتی را با توجه به معاملات، روابط، سازمانها و قراردادهای اقتصادی متفاوتی که طرف آن هستند، ایفا میکنند؛ این حتی ممکن است در یک زمینه واحد نیز رخ دهد.
به عنوان مثال یک تعاونی متعلق به کارمندان که در آن کارگران، کارآفرین هستند یا یک صاحب کسب و کار کوچک که شرکت خود را از پس انداز شخصی تامین مالی می کند و در یک دفتر کار خانگی فعالیت می کند و بنابراین به طور همزمان به عنوان کارآفرین، سرمایه دار، مالک زمین و کارگر شناخته می شود. ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای توسعه یافته امروزی را می توان به عنوان اقتصادهای بازار سرمایه داری توصیف کرد.
سوسیالیسم
تعریف اقتصاد سوسیالیسم به این صورت است که این سیستم، شکلی از اقتصاد تولید تعاونی است؛ به این معنا که سوسیالیسم اقتصادی، سیستم تولیدی است که در آن مالکیت خصوصی محدود یا ترکیبی بر ابزار تولید (یا سایر انواع مالکیت مولد) وجود دارد و سیستم قیمتها، سود و زیان تنها عامل تعیینکننده مورد استفاده برای تعیین اینکه چه کسی درگیر تولید می باشد، نیست و برای تولید یک محصول یا ارائه خدمات، بخشهای جامعه با هم متحد میشوند تا این کارکردها را به اشتراک بگذارند.
در سیستم اقتصادی سوسیالیسم، تصمیمات تولیدی از طریق یک فرآیند تصمیم گیری جمعی گرفته می شود و در داخل اقتصاد، برخی از کارکردهای اقتصادی (نه همه آن ها) مشترک است. این موارد ممکن است شامل هر گونه کارکرد اقتصادی استراتژیک باشد که بر همه شهروندان تأثیر می گذارد. این موارد شامل ایمنی عمومی (پلیس، آتش نشانی، دفاع ملی و...)، تخصیص منابع مانند امکانات آب و برق، آموزش و...است. لازم به ذکر است که اغلب موارد گفته شده از طریق مالیات بر درآمد یا استفاده از سایر عملکردهای اقتصادی مستقل تاکتیکی (شهروندان، مشاغل مستقل، شرکای تجاری خارجی و...) پرداخت می شود.
در تعریف اقتصاد سوسیالیسم بایستی به شیوه مدرن آن نیز اشاره کرد؛ به این معنا که شیوه جدید شامل عناصر خاصی از سرمایه داری، مانند مکانیسم بازار و همچنین کنترل متمرکز بر برخی منابع است و اگر کنترل اقتصادی به روشهای فزاینده متمرکز شود، ممکن است در نهایت بیشتر شبیه کمونیسم شود. توجه داشته باشید که سوسیالیسم بهعنوان یک سیستم اقتصادی میتواند تحت اشکال مختلف حکومت، از سوسیالیسم دموکراتیک کشورهای شمال اروپا تا رشتههای اقتدارگرایانه تر که در جاهای دیگر یافت میشود، رخ دهد.
کمونیسم
کمونیسم شکلی از اقتصاد دستوری است که به موجب آن تقریباً تمام فعالیت های اقتصادی متمرکز و از طریق هماهنگی برنامه ریزان مرکزی تحت حمایت دولت است. در این سیستم، قدرت اقتصادی نظری یک جامعه را می توان به نفع کل مردم و جامعه به کار گرفت. اجرای این امر در واقعیت بسیار دشوارتر از تئوری است، زیرا به هیچ نهاد متضاد یا رقیب در جامعه نیاز ندارد تا تخصیص منابع را به چالش بکشد. توجه داشته باشید که نمونههای کمونیسم اقتصادی در دوران مدرن نیز با شکلی از حکومت استبدادی همراه شدهاند، اگرچه این امر در تئوری لازم نیست. از جمله کشورهایی که در حال حاضر سیستم اقتصادی کمونیسم را اجرا می کنند، می توان به کره شمالی اشاره کرد.
جمع بندی
تعریف اقتصاد شامل مطالعه چگونگی تخصیص منابع کمیاب برای تولید، توزیع و مصرف، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی است و به طورکلی دو نوع عمده از اقتصاد عبارتند از اقتصاد خرد که بر رفتار مصرف کنندگان و تولیدکنندگان فردی تمرکز دارد و اقتصاد کلان که اقتصادهای کلی را در مقیاس منطقه ای، ملی یا بین المللی بررسی می کند و سرمایه داری، سوسیالیسم و کمونیسم انواعی از نظام های اقتصادی هستند.
نظر بدهید