تأمین نیازهای مالی کسب و کارها، شرکت ها، سازمان ها و بنگاه ها، از جمله مسائل بسیار مهم است و چنانچه هر کدام با مشکل مالی مواجه شوند، کل حیات آن نهاد به خطر خواهد افتاد؛ به همین دلیل، مفهومی تحت عنوان مدیریت مالی در علم اقتصاد به وجود آمده است که به معنای برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و کنترل کلیه فعالیت های مالی یک شرکت مانند تأمین بودجه و استفاده از وجوه است. همچنین، به کارگیری اصول مدیریت در منابع مالی شرکت نیز توسط مدیریت مالی صورت می پذیرد.
تاریخچه مدیریت مالی
در طی قرون هجده و نوزده میلادی، مدیریت مالی شاخه ای از اقتصاد کاربردی محسوب میشد. در کشور آمریکا پس از احداث راه آهن، بازار محصولات گسترش یافت و شرکت های بزرگ آمریکایی با یکدیگر ادغام شدند. این موضوع باعث شد تا عملاً نیمی از صنایع تولیدی تنها تحت نظارت ۷۸ شرکت اصلی قرار بگیرد. بنابراین در آن زمان، مدیریت ساختار سرمایه، به مهم ترین وظیفه مدیران تبدیل شد و این ابتدای رشد فرآیندهای مالی و تحلیل آن ها بود.
در دهه 1920 میلادی صنایع بزرگی مانند صنایع شیمیایی، فولاد و خودروسازی شروع به رشد نمودند. این شرکت ها در سال های اولیه این دهه با افزایش حاشیه سود و کاهش موجودی روبرو شدند و ساختارهای مالی آن ها از توجه بیشتری برخوردار شدند. تغییر قیمت در محصولات منجر به اهمیت کنترل نقدینگی و ساختار سرمایه در صنایع و شرکت ها شد.
در سال 1929 بود که آمریکا با بحران و رکود اقتصادی غیر منتظره ای روبرو شد که موجب تجدید ساختار سرمایه و ورشکستگی گشت. نقدینگی کم شد و شرکت های بزرگ با هزینه های زیادی مواجه شدند. مدیریت سنتی، یکبار دیگر از توجه شدیدی برخوردار شد که با آغاز جنگ جهانی دوم همراه شد. در این سال ها بود که بیشترین سرمایه گذاری های صنعتی و حمایت های دولتی بر روی صنایع دفاعی تمرکز داشت و این بار نیز مدیریت مالی با چالش های خاصی همراه شد.
در دهه 1950 سیستم اقتصادی آمریکا با تحولی مثبت شروع به رشد کرد و برخی از بودجه های نقدی پیش بینی شده نیز، تأمین گشت. در دهه 1960 تصمیمات سرمایه گذاری در مدیریت شرکت ها با توجه خاصی روبرو بود. زیرا مدیریت جدید سبب شد تا سودآوری شرکت ها کاهش یابد و سیاست های انقباضی دولت نیز، منجر به ارزیابی مالی طرح های سرمایه ای و تخصیص بهینه منابع مالی شد.
پس از آن نیز آمریکا، شاهد تحولات فراوانی در بحث مدیریت بود. این تغییرات با هدف افزایش رقابت در سطح جهان و پیشرفت های تکنولوژی همراه بود. تغییر برخی قوانین و نوسانات نرخ ارز نیز بی تاثیر نبودند. با رشد صنایع و سازگاری آن ها با تکنولوژی های نوین، مدیریت نیز با ابتکاراتی همراه شد. الگوهای نوین ریاضی، علوم کامپیوتر، اقتصادسنجی و پژوهش های عملیاتی نیز کمک کردند تا این علم تکامل بیشتری یابد.
مدیریت مالی چیست و حوزه های آن کدامند؟
در واقع مدیریت مالی نوعی تحلیل است که مبتنی بر اصول علم اقتصاد بوده و هدف آن دستیابی به حداکثر دارایی های مالی و افزایش بهره وری در سرمایه گذاری است. این دانش با استفاده از داده های مالی سبب تصمیم گیری های مهمی خواهد شد. به علاوه اینکه دانشی است که به طور دائم در حال تغییر بوده و دارای چشم انداز جهانی می باشد. به طور خلاصه هدف مدیریت مالی در یک شرکت رسیدن به سودآوری بالا و افزایش ثروت سهامداران شرکت می باشد. در ادامه به معرفی حوزه های مدیریت مالی می پردازیم.
مدیریت مالی مربوط به کسب و کار
در این حوزه تمرکز بر روی فرآیندهای مالی بنگاه های کسب و کار است که ممکن است همین موضوع سبب تصمیم گیری های مالی در واحدهای متعدد تجاری آن کسب و کار شود. در اینجا، یک مدیر مالی به مسائلی مانند حفظ و نظارت بر نقدینگی شرکت، مدیریت امور مرتبط با بدهی ها و وام های بانکی و همچنین منتشر کردن اوراق قرضه یا سهام می پردازد.
مدیریت مالی در سرمایه گذاری
در این حوزه با مسائلی همچون رفتار بازارهای مالی و قیمت گذاری اوراق بهادار مواجه هستیم. وظیفه مدیر مالی در این حوزه اموری مانند ارزش گذاری سهام و ارزیابی بازدهی سبد سرمایه گذاری شرکت است.
مدیریت مالی در موسسات مالی
این حوزه بیشتر در رابطه با شرکت های مالی و بانکی است.
مهم ترین وظایف مدیر مالی چیست؟
با توجه به مطالبی که ذکر شد، یک مدیر مالی وظیفه خطیری همچون اتخاذ تصمیمات مالی در شرکت را دارد. این تصمیمات می تواند بر روی کسب و کار تأثیر فراوانی بگذارد و البته باید در راستای استراتژی های شرکت باشد. بنابراین، مدیر مالی باید تمامی اطلاعات و ارزیابی های مورد نیاز را در اختیار مدیران ارشد سازمانی بگذارد.
مدیر مالی باید بتواند یک برآورد دقیق از نیازهای سرمایه ای شرکت داشته باشد. او باید به موضوعاتی همچون هزینه های پیش بینی شده، ميزان سود، برنامه های آتی و سياست های شركت توجه كند. تنها با يک برآورد دقيق است كه ظرفيت درآمدی شركت، افزايش خواهد يافت. گام بعدی پس از برآورد سرمايه، تصميم گيری در مورد ساختار سرمايه است. مدير مالی بايد بتواند ارزش سهام در كوتاه مدت و بلندمدت را تحليل نمايد. همچنين، بايد ساختار تركيبی سرمايه شركت را معين كند.
اين ساختار به عواملی همچون سرمايه شركت و بودجه های تأمين شونده از خارج شركت، وابسته است. به علاوه، بايد برای تامين بودجه نيز با توجه به مزايا و معايب هر كدام از گزينه ها تصميم گيری كند. انتشار سهام و اوراق قرضه و گرفتن وام از بانک ها و موسسات مالی، از جمله اين گزينه ها هستند. از ديگر وظايف يک مدير مالی، اختصاص دادن وجوه به شركت های سودآور است؛ اين امر منجر به سطحی از امنيت در سرمايه گذاری می گردد كه بازگشت سرمايه نيز متناسب با اين سطح افزايش خواهد يافت.
از ديگر وظايف مدير مالی، تصميمات مرتبط با سود خالص است كه با دو روش اعلام تقسيم سود و سود ذخيره شده انجام می گيرد. در روش اول، ميزان سود سهام، پاداش و مزايای ديگر شناسايی می شوند و در روش دوم، در مورد مقداری از سود كه بايد برای توسعه برنامه های شركت اختصاص داده شود و چگونگی تخصيص آن، تصميم گيری می شود. به علاوه، مدير مالی بايد تصميماتی مرتبط با مديريت و كنترل جريان نقدينگی شركت داشته باشد. همچنين، بايد بر امور مالی شركت نيز، نظارت داشته باشد. او اين كار را با استفاده از تكنيک هایی مانند تحليل نسبت، كنترل سود و هزينه، پيش بينی مالی و... انجام می دهد.
مهم ترین اهداف مدیریت مالی
با توجه به اهمیت تأمین، تخصیص و کنترل منابع مالی، اهداف مدیریت مالی را می توان شامل موارد زیر دانست:
- اطمینان کافی از تخصیص منابع مالی به صورت منظم و صحیح
- اطمینان از کسب سود کافی که با توجه به قیمت سهام، درآمد شرکت و انتظارات سهامداران تعیین می شود.
- اطمینان و نظارت کافی در استفاده بهینه از منابع مالی
- اطمینان از سرمایه گذاری ایمن که با توجه به نرخ بازگشت سرمایه حاصل می شود.
- برنامه ریزی دقیق در خصوص ترکیب ساختار سرمایه که به تعادل نسبی بین بدهی ها و سرمایه های موجود می انجامد.
پیوند مدیریت مالی با فناوری های جدید
استفاده از فناوری به افزایش کارایی و بهره وری بنگاه های اقتصادی کمک می کند. مدیریت نیز از این امر مستثنی نیست و امروزه از نرم افزارهای مالی و محاسبات رایانه ای استفاده فراوانی می شود. طبق یک تعریف، فناوری مالی، هم معنای نوآوری در خدمات مالی است. متخصصین حوزه مالی و فناوری معتقدند که فناوری های رایانش ابری، داده های انبوه، شخصی سازی، سیستم های پیشرفته پردازش تراکنش، الگوهای رفتاری جدید پردازشی و سیستم های فوق همگرا به پیشرفت بیشتری در زمینه مدیریت مالی منجر خواهد شد.
جمع بندی
مدیریت مالی در حال حاضر، یک جزء بسیار مهم و جدایی ناپذیر برای همه شرکت ها و بنگاه های اقتصادی و حتی دولت ها به منظور برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و کنترل کلیه فعالیت های مالی می باشد. این مفهوم از زمان های گذشته بین مردم وجود داشته است؛ اما با گذر زمان اهمیت آن بیش از پیش حس شده است. همچنین با ظهور فناوری های جدید نیز پیشرفت بیشتری در انتظار این حوزه می باشد.
نظر بدهید