بازارهای مالی پر از ریسک های بزرگ است که این ریسک ها می تواند بلای جان تریدرها شود و یا سودهای بزرگی را به آن ها هدیه بدهد؛ اما باید گفت که مهم ترین رکن بازار این است که تریدر بداند که عدم قطعیت در بازارهای مالی وجود دارد. عدم قطعیت در بازارهای مالی شاید یک کلمه کلی است که احتمالا اکثریت تریدرها این را می دانند اما در عملکردشان آن را رعایت نمی کنند و حد ضرری برای خودشان نمی گذارند.
چرا باید به عدم قطعیت در بازارهای مالی توجه کنیم؟
وقتی یک معامله گر وارد بازارهای مالی می شود متوجه می شود که این بازار مملو از اطلاعات ناقص و عدم قطعیت می باشد و نمی توان به طور کامل به آن اعتماد کرد. یک تریدر حرفه ای می داند با توجه به تمام چالش ها و شرایط پیش رو برای یک تریدر دلایل زیادی وجود دارد که حتی با وجود بالا بودن کیفیت تصمیماتش کاملا مطمئن نباشد که تمام معاملات باعث سوددهی شوند زیرا عدم قطعیت در بازارهای مالی باعث می شود فقط همواره در تصمیماتش محتاط باشد. هیچ کسی نمی تواند 100 درصد حرکات قیمتی بازار را پیش بینی کند، زمانی می توان بازارهای مالی را پیش بینی کرد که این بازار با ثبات مواجه بود. به نظرم مهم ترین قسمت از یک معامله، تحلیل دو عنصر شانس و کیفیت تصمیم است. این بدان معنی است که یک معامله گر اگر این دو عنصر را دارا باشد می تواند یک معامله موفق را انجام دهد.
معامله گر حرفه ای که از عدم قطعیت در بازارهای مالی مطلع است پس از هر معامله (سوای نتیجه معامله) این دو مولفه را به دقت تحلیل و بررسی می کند و به مرور کیفیت تصمیماتش را بالاتر می برد تا بتواند معاملات درست تری را انجام دهد. افزایش کیفیت تصمیم گیری در بلندمدت باعث افزایش وین ریت سیستم معاملاتی فرد می شود. البته باید به این نکته هم توجه ویژه ای داشت که در هر معامله وین ریت کم یا زیاد را به فرض درست یا غلط بودن تصمیم نگیریم. حتی در سیستم معاملاتی با وین ریت بالای 90 درصد احتمال ضرر در معامله وجود دارد اما وین ریت بیشتر، همواره خود را در بلندمدت نشان می دهد پس احتمال اینکه در بلندمدت بتواند معاملات بهتری انجام دهد افزایش می یابد.
روانشناسی در بازار مالی
بازارهای مالی همواره یک مکان برای معاملات بزرگ است اما میزان ریسک و همچنین عدم قطعیت موجب می شود که معامله گر استرس بسیار زیادی را متحمل شود. بسیاری از اعمال نادرست معامله گران که باعث می شود تصمیمات آنها به جای سود منجر به زیان شود، ریشه در شیوه زندگی آنها از کودکی تا نوجوانی دارد. جایگزینی این الگوهای رفتاری نادرست با الگوهای رفتاری جدید و صحیح، مستلزم دانش، آموزش، پایبندی به اصول و نظم و انضباط زیاد از سوی معامله گر است.
فرآیندها و موقعیت های ذهنی مختلف، احساسات و انگیزه های متفاوتی را ایجاد می کنند. به عنوان مثال، این واقعیت که یک فرد، سهامی را برای مدت طولانی نگه می دارد، نشان می دهد که او می خواهد از ضرر جلوگیری کند. یکی از تاثیرگذارترین عوامل بازار، رفتار معامله گران است. ورود به روانشناسی بازار و درک رفتار معامله گران تاثیر بسزایی در موفقیت افراد در بازارهای مالی خواهد داشت. در واقع می توان گفت یکی از سه رکن اصلی موفقیت در بازارهای مالی، روانشناسی بازار است. یک معامله گر موفق باید علاوه بر استراتژی های معاملاتی و مدیریت سرمایه، به روانشناسی بازار نیز تسلط داشته باشد.
روش های کسب سود در بازارهای یک طرفه و دو طرفه
۱) کسب سود در بازار یک طرفه:
بازارهای مالی همواره با ریسک های بسیار زیادی همراه است و عدم قطعیت در بازارهای مالی موجب می شود معامله گران روش های جدید برای دستیابی به سود را امتحان کنند. یکی از این روش ها کسب سود در بازارهای یک طرفه است، شاید پس از خواندن این روش اولین چیزی که به ذهنتان می رسد این است که از خرید یک دارایی به قیمتی مشخص و فروش آن به قیمتی بیشتر میتوان سود کسب کرد. این دارایی میتواند یک کالا یا قطعهای زمین و … باشد یا میتواند سهام یک شرکت و سایر داراییهای مالی باشد؛ بزرگترین بازارهای مالی در جهان با این روش به معاملات می پردازند و اکنون نیز این روش یکی از محکم ترین روش های کسب سود در بازار سرمایه ایران است. در این روش، تریدر سهام یک شرکت را می خرد و پس از مدتی آن را با قیمت زیادی می فروشد اما عدم قطعیت در بازارهای مالی گاهی باعث می شود که تریدر نتیجه برعکس را از این سرمایه گذاری دریافت کند.
این روش ابتدایی ترین راه برای رسیدن به سود است اما نمی توان از آن به عنوان مطمئن ترین راه یاد کرد و نمی توان تضمین کرد هنگامی که یک معامله گر سود یک شرکت را خریداری می کند آیا هنگام فروش به سود دست می یابد یا نه؟ قطعاً جواب منفی است، چرا که اساس معامله و تجارت، بر پیش بینی است و هیچ قطعیتی در آن وجود ندارد. بازارهای مالی همواره با ریسک های بسیار بزرگی همراه است و این ریسک به معامله گر اجازه نمی دهد که بدون محدودیت به سرمایه گذاری بپردازد.
معامله گران برای کم کردن این ریسک، مجبورند تا اقداماتی انجام دهند. به همین ترتیب در بازار سرمایه، معاملهگران و سرمایه گذاران پس از تجزیه و تحلیل از طریق روشهایی مانند تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، تابلوخوانی و … و پیش بینی آینده سهام، اگر به این نتیجه برسند که سهام یک شرکت، پس از مدتی افزایش قیمت پیدا خواهد کرد، روی آن سرمایه گذاری میکنند؛ و از طرفی، اگر نتیجه بررسی هایشان، حاکی از کاهش قیمت سهام یک شرکت باشد، آن را نمیخرند و اگر هم مالک تعدادی از سهام آن شرکت باشند، برای جلوگیری از کاهش سود یا جلوگیری از زیان، آن را میفروشند. به چنین بازاری در اصطلاح بازار یک طرفه گفته می شود؛ عدم قطعیت در بازارهای مالی در همین بازار نیز وجود دارد چرا که لزومی ندارد از نظر شما قیمت ارزان باشد، باید آن را خرید چرا که قیمت می تواند همیشه لول های پایین تر قیمت را ببیند.
۲) کسب سود در بازار دو طرفه:
کسب سود در بازار دو طرفه نیز یکی از راه های دستیابی به سود است. با گذشت زمان، فرآیندهایی تعریف شد که طی ساز و کاری مشخص به سرمایه گذاران و معامله گران بازار سرمایه امکانهای تازهای می دهد. در این روش معامله گران با امکان های جدیدی برای سرمایه گذاری آشنا می شوند که می توانند به سود دهی نسبتا خوبی دست یابند؛ عدم قطعیت در بازارهای مالی معامله گران را مجبور می کند که در سرمایه گذاری بسیار دقت کنند. کسب سود در بازار دو طرفه و استفاده از این ساز و کار اجازه میدهد تا افراد اگر طبق تحلیل ها و پیشبینی ها به این نتیجه برسند که قیمت سهام شرکتی کاهش پیدا خواهد کرد، بتوانند از این کاهش قیمت، سود کسب کنند.
به بیان ساده می توان اینگونه گفت که معامله گر پس از آن که از سهام شرکتی قرض می گیرد آن را در بازارهای مالی به فروش می رساند و بعد از آنکه قیمت این سهام کاهش پیدا می کند مجدداً سهام را از بازار خریده و به مالک آن تحویل دهد. اختلاف پولی که از محل فروش سهم به دست آمده و پولی که برای خرید مجدد آن صرف شده است، عملاً نشان دهنده سودی است که نصیب معامله گر میشود. معامله گر در این روش سود بسیار زیادی به دست می آورد. در این بازارها می توان، علاوه بر خرید یک دارایی و کسب سود از افزایش قیمت، از فروش استقراضی و بازپس دهی سهام بعد از کاهش قیمت، به مالک، کسب سود کرد. به چنین بازاری در اصطلاح بازار دو طرفه گفته میشود. بازارهای دو طرفه اصولا برای یک معامله گر و مالک سهام سود بسیار زیادی را به ارمغان می آورد.
نتیجه گیری
اساس معامله و تجارت، بر پیش بینی است و هیچ قطعیتی در آن وجود ندارد. بازارهای مالی همواره با ریسک و عدم قطعیت در سود دهی همراه هستند، این عامل باعث می شود که یک معامله گر همواره در جستجوی راه هایی برای کاهش ضرر باشد؛ معامله گر باید همواره از دانش بسیار زیادی برخوردار باشد که بتواند بهترین عملکرد را در این بازارها از خود ارائه دهد. احتمال ضرر و عدم قاطعیت در سود دهی همواره معاملات بازارهای مالی را تحت تاثیر خود قرار می دهد؛ بدین گونه که معامله گران برای دستیابی به سود باید همواره دانش بسیار زیادی فرا گیرند.
نظر بدهید