شناخت سایکل های بازار می تواند به شما برای درک بهتر و معامله سودمند کمک شایانی کند، تریدینگ رنج یکی از حالاتی از قیمت است که در چارت به فراوانی یافت می شود اما استراتژی که باید در این سایکل از بازار داشته باشید چیست؟ می دانید که بازارهای مالی یکی از سریع ترین مسیرها برای کسب درآمد و استقلال مالی در دنیای امروزی است. موفق شدن در این مسیر اصلا کار ساده ای نیست و یکی از دشوارترین مشاغل در دنیاست که می توان گفت تنها راه موفقیت در این بازار مدیریت ریسک و سود است؛ چرا که هیج روشی در این حوزه صد در صد نبوده و نمی توان تمام سرمایه را وارد یک معامله گر کرد همچنین روانشناسی یک تریدر یکی از مهم ترین فاکتورهاست که باید به آن توجه ویژه ای کرد.
روندهای بازار
به طور کلی در بازارهای مالی همچون بورس یا کریپتوکارنسی (cryptocurrency) روند بازار به 3 شکل پیش می رود، قیمت به طور کلی یا بالا می رود که می گوییم روند صعودی یا گاوی است، یا پایین می آید که می گوییم روند نزولی یا خرسی است و یا در یک سقف و کف، گیر می کند و به سمت راست ادامه می دهد که همان روند رنج است؛ دقت کنید که این روندها در بازار به این صورت است که در هر تایم فریم می تواند فرق داشته باشد اما روند اصلی ما همان تایم فریم بالاتر است.
بازارهای مالی همیشه جریان دارند و یک روندی را در پیش می گیرند، حالت خنثی یا تریدینگ رنج نسبت به روندهای صعودی و نزولی بیشتر دیده می شوند، بازارهای مالی تنها در 30 درصد مواقع دارای یک روند هستند و 70 درصد مواقع در یک تریدینگ رنج قرار دارند، برای همین معامله گرانی که تنها می خواهند یک روند را ترید کنند، موقعیت های کمتری پیدا خواهند کرد به نسبت کسانی که استراتژی معاملاتی آن ها در تریدینگ رنج هاست.
زمانی یک تریدینگ رنج اتفاق می افتد که بازار به حالت یک روند صعودی و نزولی پشت هم تبدیل شود، این در حالی است که قیمت تا آن سقف پیشرویی نمی کند و از آن کف نیز بیشتر نزول پیدا نمی کند. تریدینگ رنج را همان طور که گفته شده می توانید در تایم فریم های یک دقیقه مشاهده کنید تا تایم فریم های بالاتر. این که شما در کدام تایم معامله کنید به استراتژی های خودتان بستگی دارد، یکی از مهم ترین فاکتورهایی که بر روی انتخاب تایم فریم شما تاثیر می گذارد، روانشناسی تریدر است.
شیوه ترید در تریدینگ رنج
ابتدا معامله گر باید تشخیص دهد که چه زمانی روند قیمت وارد تریدینگ رنج خواهد شد، اصولا قیمت باید حداقل 2 برخورد به سقف و 2 برخورد به کف داشته باشد، در غیر این صورت می توان انتظار داشت که روند قیمتی دارای جریان روندی صعودی یا نزولی باشد. توجه داشته باشید که قیمت در تایم بالا می تواند داخل یک TR یا همان روند خنثی باشد ولی همین قیمت می تواند در تایم پایین دارای روند صعودی و نزولی باشد؛ زمانی که شما به عنوان یک معامله گر بازارهای مالی تشخیص داده باشید که رنج قیمت شروع شده است.
در این راستا می توانید بصورت مارکت و یا به صورت لیمیت وارد پوزیشن شوید. نکته ای مهم که باید در مورد تریدینگ رنج ها بدانید این است که درصد بالایی از بریک اوت ها در داخل تریدینگ رنج برگشت داده می شوند، چرا که قیمت دوست دارد حالتی که دارد را حفظ کند، یعنی قیمت زمانی که در یک روند صعودی قرار دارد تمایل دارد به روند صعودی خود ادامه بدهد، این قانون برای هر سایکل مارکت نیز کاربردی است.
ورود با سبک پرایس اکشن
بطور کلی تحلیل تکنیکال بازارهای مالی بدون استفاده از اندیکاتور و اوسیلاتورها را پرایس اکشن می گویند. سبک پرایس اکشن نوید این را می دهد تنها چیزی که نیاز دارید تا مسیر قیمت را پیش بینی کنید، تنها خود کندل ها و چارت است. هنگامی که شرایط بازار برای انجام معامله مناسب باشد، پرایس اکشن نیز می تواند بسیار کمک کننده باشد. با استفاده از سیگنال های پرایس اکشن برای ترید در سطوح حمایت و مقاومت محدوده رنج مورد نظر، می توان معامله را به بهترین و مطمئن ترین شکل انجام داد ولی یکی از بهترین روش ها برای معامله در این حالت، با تکیه بر روش شکست های نامعتبر قابل انجام است.
وقتی که از این شیوه استفاده کردید و سیگنال ورود صادر شد، احتمال موفقیت شما بسیار بالاست. در اکثر محدوده های رنج بازار، حداقل یک سیگنال با استفاده از شکست ها ایجاد می شود که سیگنالی قوی محسوب می شود. بدین ترتیب بازار در جهتی معکوس حرکت می کند و به سمت دیگر محدوده رنج می رود. بیشتر تریدرها به دنبال آن هستند تا نقطه ورود خود را با شکسته شدن محدوده رنج تعیین نمایند، ولی چنین معاملاتی به صورت معمول به ضرر تریدر منجر خواهد شد.
قوانین تریدینگ رنج
در واقع بعد از شکست شاهد یک پولبک خواهیم بود و چنانچه این پولبک بتواند قیمت را متوقف کند، می توانیم این طور بگوییم که سطح مورد نظر نگه داشته شده است. این شرایط می تواند شکست محدوده رنج را تایید کند. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که به منظور پیش بینی شکست محدوده رنج، نیاز به تائیدیه ها دارد. استفاده از حد ضرر در معاملات رنج یکی از واجبات است، دقیقا مانند هر نوع معامله دیگری، مدیریت ریسک مناسب در این نوع معاملات نیز الزامی می باشد.
اصل تریدینگ رنج این است که قیمت با محدوده حمایت و نقاط مقاومت تماس برقرار می کنند و به این خاطر که قیمت به صورت معمول تنها به این نقاط محدود نمی شوند، رنج های معاملاتی تریدرهای زیادی را جذب می کنند که بدین ترتیب می توانند موجب افزایش نوسان شوند، لذا قیمت بین این نقاط نوسان خواهد کرد و معامله گران محتاط به دنبال کاهش ضررهای گسترده تر اطراف این نقاط هستند و کاهش چشم گیر در حجم معاملات ایجاد خواهد شد. با این تصمیم، تریدرها زیادی از بازار خروج می کنند تا معاملات موفق خود را انجام دهند.
برای گذاشتن سفارش استاپ لیمیت یا حد ضرر توجه به پهنای رنج معاملاتی و همچنین فواصل، بسیار حائز اهمیت است؛ معامله در زمان شکست رنج به این صورت است که وقتی بازار برای مدتی طولانی در محدوده های کوچک و فشرده نوسان دارد، نهایتا روند قیمت با حرکت به سمت بالا یا پایین، از این محدوده عبور خواهد کرد. در نظر داشته باشید که بازار از هر سمتی که خارج شود، در همان جهت، حرکتی قدرتمند را آغاز خواهد کرد. چنانچه از رنج زدن بازار مدت زیادی گذشته باشد، حرکت عمودی که به دنبال این اتفاق دیده خواهد شد، ابعادی بزرگ دارد.
نتیجه گیری:
شناسایی بازار رنج و رونددار و درک مفاهیم مربوط به آن از جمله مواردی است که تریدرها برای معامله و فعالیت در بازارهای مالی باید حتما به آن تسلط کافی داشته باشند. همان طور که گفتیم، هنگامی که قیمت ها در یک بازه زمانی در محدوده ثابتی نوسان می کند، بازار در شرایط رنج قرار دارد، ولی وقتی که شاهد تشکیل کف و سقف هایی در قیمت های بالاتر یا پایین تر هستیم، بازار روند صعودی و یا نزولی دارد که با توجه به قله های و کف های قیمتی می توان این موضوع را دقیقا تشخیص داد. برخلاف تصور، بعضی از تریدرها بر این باورند که در این سایکل بازار یعنی رنج، معامله کردن کار درستی نیست ولی نکته ای که در این خصوص وجود دارد اینجاست که این سایکل هم می تواند مثل سایر سایکل های رونددار برای شما سود به همراه داشته باشد ولی تریدرها می بایست بتوانند شرایط را به درستی شناسایی کنند تا در ابتدا ضرر نکنند و در عین حال سود نیز به دست آورند.
نظر بدهید