کانسلیم یکی از استراتژیهایی است که در تحلیل بنیادی سهام شرکتها استفاده میشود. اسم این استراتژی از سر واژههای انگلیسی معیارهای آن گرفته شده است یعنی اسم این استراتژی (CANSLIM) است که هر کدام از حروف این اسم، یک معیار از این استراتژی را تشکیل میدهند.
کانسلیم را چه کسی ابداع کرده است؟
ویلیام اونیل، یکی از فعالین بازار سرمایهی آمریکا است که این روش را ساخته. او بنیانگذار و مدیر روزنامه (Investors Business Daily) است که در کتاب چگونه از بازار سهام بورس پول درآوریم، این استراتژی را توضیح داده است.
گام های استراتژی کانسلیم چیست؟
همانطور که گفتیم اسم این استراتژی از اول حروف ۷ معیار آن به زبان انگلیسی گرفته شده است. این هفت معیار شامل موارد زیر است:
- درآمد جاری (Current earnings)
- درآمد سالیانه (Annual earnings)
- محصول یا خدمت جدید یا تغییرات مثبت بخاطر افزایش نرخهای جهانی، افزایش نرخ ارز و... (New product)
- عرضه و تقاضا (Supply and demand)
- صنعت پیشگام یا صنعت غیرپیشگام (Leader or laggard)
- حمایت نهادی (Institutional sponsorship)
- جهت بازار (Market Direction)
که اگر حروف ابتدایی این هفت معیار را کنار هم بگذاریم به (CANSLIM) میرسیم. در ادامه هر کدام از این معیارها را بررسی میکنیم.
درآمد جاری چیست؟
معیار اول در این استراتژی، درآمدهای جاری شرکت است. شرکتها در انتهای هر ماه و سه ماه یکبار گزارش فعالیت خود را در سایت کدال منتشر میکند. یکی از راههای بررسی این معیار، مقایسهی نحوهی عملکرد شرکت در ماههای گذشته با استفاده از صورتهای مالی فصلی یا گزارشهای فعالیت ماهانه شرکت است. درصورتی که درآمد شرکت در طی ماهها و فصلهای گذشته، رشد خوبی داشته باشد. شرکت از نظر این معیار، عملکرد مثبتی داشته است. آموزش رایگان تحلیل بنیادی بورس سایت در این حوزه میتواند کمک کننده باشد.
ماه |
درآمد شرکت الف به میلیارد |
درآمد شرکت ب به میلیارد |
فروردین |
۲۰۰۰ |
۷۰ |
اردیبهشت |
۱۸۰۰ |
۹۰ |
خرداد |
۲۱۰۰ |
۱۰۰ |
تیر |
۲۳۰۰ |
۱۵۰ |
مرداد |
۲۱۰۰ |
۱۷۰ |
شهریور |
۲۰۰۰ |
۲۰۰ |
مهر |
۲۳۰۰ |
۲۳۰ |
آبان |
۲۳۰۰ |
۲۴۰ |
آذر |
۲۵۰۰ |
۲۷۰ |
دی |
۲۳۰۰ |
۲۹۰ |
بهمن |
۲۸۰۰ |
۳۵۰ |
اسفند |
۲۷۰۰ |
۵۰۰ |
در این مثال فرضی، میتوانید مشاهده کنید که شرکت الف با اینکه مقدار فروش هر ماهش از فروش شرکت ب بسیار بیشتر است اما مقدار این درآمدها در طی سال تغییر آنچنانی نداشته است درصورتی که درآمد شرکت ب، پیوسته در حال رشد بوده است، پس میتوانیم نتیجه بگیریم که شرکت ب، عملکرد بهتری داشته است.
درآمد سالیانه چیست؟
سال |
۱۳۹۸ |
۱۳۹۷ |
۱۳۹۶ |
۱۳۹۵ |
۱۳۹۴ |
شرکت الف |
۰.۱۵ |
۰.۲ |
۰.۱۲ |
۰.۳ |
۰.۲۵ |
شرکت ب |
۰.۴۵ |
۰.۳ |
۰.۲۵ |
۰.۱۵ |
۰.۱ |
در این مثال میتوانیم تغییرات حاشیه سود عملیاتی دو شرکت را در نمودار زیر باهم مقایسه کنیم:
واضح است که عملکرد شرکت ب در این بخش مساعد بوده و هر سال سود عملیاتی آن رشد داشته است.
راه اندازی محصولات جدید شرکت ها چگونه است؟
شرکتها برای رقابت با رقبای تجاری و عقب نیفتادن از آنها، باید علاوه بر عملکرد خوب از لحاظ مالی (دو معیار قبلی)، سبد محصولات یا خدمات خود را گسترش دهند تا هم مشتریان جدید در بازار داشته باشند و هم مشتریان سابق خود را راضی نگهدارند. علاوه بر این مسئله، معرفی محصول جدید هم میتواند درآمد شرکت را افزایش دهد.
فرض کنید؛ شرکتی نفت خام را به قیمت ۱۰۰ تومان میفروشد و با معرفی یک محصول جدید که قیمت ان ۵۰۰ تومان است؛ به جای اینکه بهای آن ۱۰۰ تومان باشد، محصول را به قیمت ۵۰۰ تومان میفروشد. طبیعی است که افزایش ارزش فروش محصول جدید باعث افزایش سود شرکت میشود.
برای مشاهدهی محصولات یا خدمات جدید شرکت، همانطور که در مقالات صورتهای مالی و گزارش تفسیری شرکت گفتیم، میتوانیم از طریق سایت کدال به گزارش هیئت مدیرهی شرکت ( یا خلاصه گزارش تفسیری در صورت مالی ) مراجعه کنیم.
نکتهی مهم: بین دو شرکت که در صنعت مشابهی کار میکنند، مثلا شرکتهای تولید فلزات اساسی، اگر هر دو شرکت طرح توسعهی (معرفی محصول جدید) داشته باشند، از نظر معیار شرکتی امتیاز بیشتری میگیرد که محصول جدیدش گرانتر بوده یا ظرفیت تولیدش بیشتر باشد.
به عنوان مثال؛ اگر محصول جدید شرکت الف، هر تن ۱۰۰۰ تومان و محصول جدید شرکت ب، هر تن ۹۰۰ تومان ارزشگذاری شوند، این معیار، امتیاز بیشتری به شرکت الف میدهد.

عرضه و تقاضا چیست؟
صنعت پیشگام یا غیرپیشگام چگونه عمل می کند؟
حمایت نهادی چیست؟
جهت بازار چیست؟
