بحران مالی جهانی در سال 2008

یکی از مهم ترین اتفاقاتی که در دنیا افتاد بحران مالی جهانی در سال 2008 است. بررسی این سال برای تریدرهای بازارهای مالی بسیار مهم است؛ سال 2008 همواره به عنوان یکی از فاجعه بارترین سال های این قرن یاد می شود که سونامی اقتصادی موجب شد تحول بسیار بزرگی در اقتصاد جهانی رخ دهد. در سال 2008 اقتصاد کشور آمریکا با بحران بزرگی مواجه شد و این بحران، سیستم بانکی بین المللی را نیز به مرز فروپاشی نزدیک کرد؛ به گونه ای که پیش بینی می شد این بحران بر روی سراسر جهان تاثیرگذار باشد. بحران مالی جهانی در سال 2008 برای اولین بار ابتدا از کشور آمریکا شروع شد و چون این کشور تاثیر بسیار زیادی بر روی اقتصاد جهانی دارد و پول این کشور یکی از پول های قدرتمند جهان است بحران مالی به تمام جهان سرایت کرد. بحران مالی جهانی در سال 2008 موجب شد که بی اعتمادی بسیار زیادی به سیستم های سنتی در سراسر جهان گسترش یابد و این بی اعتمادی زمینه ساز انقلاب مالی بلاک چین بود. به طوری که یک سال بعد از این بحران بزرگ اقتصادی، ارز بیت کوین که اولین ارز حوزه ارزهای دیجیتال است کم کم رشد کرد و توانست به یکی از جنبش های مالی تاریخ اقتصاد جهان تبدیل شود.

به دلیل این که بحران مالی جهانی در سال 2008 تحول بسیار بزرگی در اقتصاد جهان برپا کرد و موجب شد افراد به امور مالی غیرمتمرکز علاقه بسیار زیادی نشان دهند، ما قصد داریم در این مقاله به برسی ابعاد این بحران بپردازیم.

در سال 2008 چه اتفاقی رخ داد؟

بحرانی که اقتصاد کشور آمریکا در سال 2008 آن را تجربه کرد یکی از مهم ترین و بزرگترین شوک هایی بود که سیستم مالی جهان در نزدیک به صد سال گذشته آن را تجربه کرد. این شرایط وخیم، شدیدترین بحران اقتصادی از زمان رکود بزرگ در سال ۱۹۲۹ تا آن زمان شناخته می ‌شود.

 بحران مالی جهانی در سال 2008 زمانی که رخ داد اولین هدفش سیستم بانکی کشور آمریکا بود. زمانی که این سیستم مالی را درنوردید و توانست به طور عمیق اقتصاد این کشور را تخریب کند، پس از آن نیز به کشورهای اروپایی و دیگر نقاط جهان شتاب کرد. این بحران موجب شد که با ورشکستگی گسترده، پایه و ثبات موسسات بانکی جهانی بلرزد. ذخایر بانکی به میزانی خالی شدند که دولت نگران این موضوع بود که ماشین های خودپرداز خالی شوند، (به نوعی بحران اقتصادی رخ داد).

البته بهتر است بدانید که پیش لرزه های این بحران اقتصادی در سال 2007 شروع شد و این پس لرزه ها در سال 2008 به اوج خود رسید. اولین خبر بزرگ مربوط به این سلسله حوادث بدیمن در ۱۵ سپتامبر ۲۰۰۸ (۲۵ شهریور ۸۷) با اعلام ورشکستگی بانک بزرگ سرمایه ‌گذاری وال استریت به ‌نام Lehman Brothers منتشر شد.

در سال 2008 رئیس جمهور کشور آمریکا جورج بوش بود که اعلام کرد این کشور هیچ کمک مالی به این شرکت نمی کند و این اعلام موجب شد که اوضاع کشور آمریکا بحرانی تر شود. این بحران فقط در یک روز رقم حیرت ‌انگیز ۹۰ میلیارد پوند ضرر روی دست شرکت‌ های پیشرو بریتانیا گذاشت.

پس از بحران مالی جهانی در سال 2008، یکسری از اتفاقات بسیار شوم در کل ایالات متحده آمریکا رخ داد و این اتفاقات سراسر جهان را به هم ریخت تا دوباره بحرانی به بزرگی دهه 1920 برای بار دیگر تکرار شود. این بحران اقتصادی تا سال ۲۰۰۹ ادامه داشت و پیامدهای بلندمدت آن هنوز هم گریبان‌ گیر اقتصاد جهان و ایالات متحده است.

ویژگی های بحران مالی جهانی در سال 2008

غیر منتظره و ناگهانی بود: هنگامی که بحران بزرگ آمریکا رخ داد هیچ کس نتوانست آن را پیش بینی کنید به ‌غیر از برخی اقتصاددان‌ های برجسته همچون نوریل روبینی (Nouriel Roubini)، رابرت شیلر (Robert Shiller) و وارن بافت (Warren Buffett) که توانستند آن را پیش بینی کنند. البته نباید فراموش کرد که قبل از بحران، تعدادی سیگنال های کوچک و بزرگ از بحران و ناکارآمدی اقتصاد دیده می شد. بسیاری از مردم آمریکا تصور می کردند که در دوران اعتدال بزرگ قرار دارند، اعتدال بزرگ به دوره ثبات اقتصادی جهانی که از اواسط سال 1985 تا اول قرن 21 ادامه داشت گفته می شود. دوره اعتدال بزرگ تمام مردم را متقاعد کرده بود که اقتصاد جهانی هیچ وقت دچار بحران نمی شود و نوسانات ریز و درشت هیچ آسیبی به اقتصاد نمی زند و نیاز نیست آنها را بررسی کرد.

سریع و غافلگیر کننده بودن: بحرانی مالی جهانی در سال 2008 با سرعت بسیار زیادی رخ داد. این بحران برخلاف سقوط املاک در اواخر دهه ۱۹۸۰ و بحران ارزی در اواخر دهه ۱۹۹۰ آشکار شد و شرکت ‌های مالی جهان را تحت‌ تأثیر قرار داد. این سرعت انتشار ورشکستگی مالی تا حد زیادی به نقش محوری وام‌ های بین‌ بانکی، سیاست‌ های به ‌هم‌ پیوسته دولت ‌های سرمایه‌ گذاری بزرگ، امکان ترید رایانه ‌ای و ۲۴ساعته و همچنین، مقررات ‌زدایی مداوم بخش مالی مربوط می ‌شد.

شباهت زیادی با بحران های قبلی داشت: اگر بحران مالی در سال 2008 را به خوبی بررسی کنید متوجه می شوید که این بحران، شباهت بسیار بزرگی با بحران مالی 1929 دارد. هر دو بحران ناشی از تورم، بدهی در بازارهای دارایی هستند. در سال ۱۹۲۹ مشکل از بازار سهام سر بر آورد و در شرایط نابسامان سال ۲۰۰۸ آمریکا، معضل اصلی مربوط به تورم بازار مسکن بود؛ همچنین، مشابه با همه ‌گیری بحران ۲۰۰۸، سقوط وال استریت در سال ۱۹۲۹ هم با بحران‌ های ارزی و بانکی در اروپا، استرالیا و آمریکای لاتین در سال ‌های ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۱ همراه شد.

عوامل دخیل در به وجود آمدن بحران مالی جهانی در سال 2008

بحران مالی که در سال 2008 رخ داد، ریشه های بسیار عمیق و محکمی داشت که بسیاری از این ریشه ها مربوط به عوامل سیاسی و سیاست گذاری های اشتباه اواخر قرن 20 می شد. ما در این بخش قصد داریم به بررسی برخی از مهم ترین عوامل این بحران اقتصادی بپردازیم:

حباب بازار مسکن

قیمت مسکن در سال 2006 به شدت افزایش یافت و این افزایش قیمت موجب شد که رونق چند دهه املاک و مستغلات در این کشور پایان یابد. این کاهش در ابتدا به‌ عنوان یک اصلاح ضروری برای قیمت‌ های بازار مسکن در نظر گرفته شد اما در نهایت باعث آغاز یک بحران مالی در این بازار شد که با سفته ‌بازی‌ های مکرر و سوداگرانه شدت گرفت.

ارائه وام های بانکی به مردمی که دارای اعتبار بسیار کمی بودند موجب شد که حباب بازار مسکن، جان بیشتری بگیرد. وام‌ دهی بدون بررسی‌ دقیق سوابق وام ‌گیرنده در کنار بهره بانکی متغیر و منعطف سبب شد تا ذخایر بانکی روز به‌ روز کمتر شود و تورم بازار مسکن جهشی خیره‌ کننده را تجربه کند. این معضل تا جایی پیش رفت که قیمت برخی از خانه‌ ها دو برابر شد، این مسئله خود باعث وام‌ گرفتن ‌های بیشتر شد و بانک ‌ها را تا مرز ورشکستگی پیش برد.

نقش سیاست ‌های دولتی

بسیاری از افراد که بحران مالی در سال 2008 را بررسی می کنند بر این باور هستند که قوانین و لوایح تصویب شده در آن زمان، اقتصاد را تحت تاثیر قرار داد و موجب شد که بحرانی بسیار بزرگ رخ دهد. برای نمونه قانون سرمایه ‌گذاری مجدد جامعه (CRA) بانک‌ ها را تشویق می‌ کرد به جوامع کم‌ درآمد یا با درآمد متوسط، وام ‌های سنگین و پرخطر ارائه کنند.

دولت آمریکا و فدرال رزرو با هدف جلوگیری از تبعیض بانکی، این قوانین را وضع کرد. با این ‌حال، این قوانین هم با عوامل متعدد دست‌ به‌ دست هم دادند تا در نهایت وام ‌دهی به مشتریانی که احتمال داشت نتوانند قرض خود را باز پرداخت کنند، باعث خالی ‌شدن صندوق ‌های بانکی شود. علاوه ‌بر این، در سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۱ فدرال رزرو نرخ بهره بانکی را به ‌شکل قابل ‌ملاحظه ‌ای کاهش داد، این مسئله به بانک ‌ها اجازه داد با نرخ بهره پایین‌ تر وام‌ های پرخطر ارائه کنند.

آزادسازی مالی

مارتین داونتون که استاد تاریخ اقتصاد دانشگاه کمبریج است بر این باور است که آزاد سازی مالی بیشتر از حد در قرن بیست و یکم از مهم ترین عواملی بود که موجب شد این بحران رخ دهد؛ این آزادسازی مالی با کمترین میزان از دخالت دولت و با هدف تسهیل قوانین مالی انجام می شد و در نتیجه از میزان سخت گیری قوانین مالی می کاست. او متعقد بود که آزادسازی مالی در نهایت موجب شد که این کشور دچار بحران مالی بسیار بزرگ شود.

برای نمونه، اصلاحاتی که در سال 1999 رخ داد به بانک ها و همچنین شرکت های ارائه دهنده اوراق بهادار و شرکت های بیمه این امکان را می داد که به شکل وسیع و بدون نظارت دولت در حوزه های یکدیگر سرمایه گذاری کنند و در انتها با یکدیگر ادغام شوند. با تفاسیر گفته شده نهادهای بسیار بزرگ و موسسات مالی گسترده شکل گرفتند و در صورتی که سقوط می کردند موجب می شدند کل اقتصاد سقوط کند.

علاوه ‌بر این در آن زمان، اعتمادی بی ‌پایه به سیستم بانکی و کارایی بازارها در کشورهای پیشرفته شکل‌ گرفته بود. این اعتماد بیش‌ از اندازه در کنار انحلال اتحاد جماهیر شوروی و تغییر چین به سمت سرمایه ‌داری باعث شد مسئله خطا ناپذیری سیستم بانکی کشورهای پیشرفته و صنعتی زیر سوال برود.

اوراق بهادار با حمایت وام مسکن

اوراق بهادار یکی دیگر از عواملی بود که موجب شد بحران مالی جهانی در 2008 رخ دهد. این اوراق بهادار به یک سری از وام های جداگانه گفته می شد که در ابتدا به عنوان یک سرمایه گذاری بسیار امن شناخته می شد که توانایی افزایش نقدینگی را داشت؛ با این ‌حال، این ابزار مالی شامل وام ‌های پرخطر هم می ‌شدند و با سقوط بازار مسکن، به ‌شدت ارزش خود را از دست دادند.

موضوع گفته شده موجب شد که سرمایه گذاران اصلی این اوراق همانند صندوق های پوشش ریسک، صندوق های بازنشستگی، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و موسسات مالی بزرگ زیان قابل توجهی را تجربه کنند. همچنین در کنار این عوامل، اعتماد که یکی از ارکان مهم بازار است به شدت کاهش یافت و در انتها به افت ارزش بازار سهام و ورشکستگی سنگین بانک های این کشور موجب شد.

مبادلات با اعتبار پیش فرض

قراردادهای بیمه که با نام مبادلات با اعتبار پیش فرض (CDS) نیز شناخته می شد یکی دیگر از عوامل مهم بود که در شکل گیری بحران مالی در سال 2008 دخیل بود. از این قراردادها برای جلوگیری از خطر اوراق قرضه یا وام ها استفاده می شد. مردم در آن زمان این تصور غلط را داشتند که این محصولات بیمه ای توانایی محافظت از سرمایه آنها را دارد. با همه این تصورات در زمان بحران، این شرکت های بیمه نتوانستند به وعده های خود جامعه عمل بپوشانند.

همچنین، از آنجا که محصولات CDS باعث به ‌هم‌ پیوستگی موسسات مالی می ‌شدند؛ آسیب ‌پذیری مالی به ‌سرعت در میان شرکت ‌ها و سازمان ‌های بزرگ مالی گسترش یافت. نگرانی در خصوص ریسک طرف مقابل در مورد اجرای تعهدات مالی، سبب کاهش اعتماد در سیستم مالی شد و به بحران مالی ۲۰۰۸ دامن زد.

توقف وام بین بانکی

معضلات وام های مسکن در سال 2007 موجب شد که بانک ها دیگر به یکدیگر وام ندهند و در نتیجه هزینه های استقراض بین بانکی به شدت افزایش یافت. این موضوع به ترس ورشکستگی موسسات کوچکتر مربوط می شد که در انتها به بحران اعتباری تبدیل شد. به ‌این‌ ترتیب، دسترسی بانک‌ ها به دارایی ‌های کوتاه ‌مدت برای فعالیت‌ های مالی دشوار شد.

در این شرایط فدرال رزرو تمام تلاش خود را به کار گرفت که بتواند از شدت بحران اقتصادی بکاهد. یکی از اصلی ترین اقدامات فدرال رزور تسهیلات ویژه و پمپاژ نقدینگی به سیستم بانکی بود اما بهتر است بدانید که این اقدام فدرال رزرو موجب شد که بحران اقتصادی تشدید شود و اختلال بسیار بزرگی در بازارهای مالی ایجاد شود. همچنین این اقدام، موجب شد آسیب پذیری سیستم مالی به هم پیوسته را افزایش دهد.

بحران های مالی در سراسر کشورهای جهان

امروزه قرن 21 به نام قرن مشکلات مالی مشهور است. در این قرن علاوه بر کشور آمریکا، بریتانیا نیز دچار بحران مالی شد و این بحران به سایر کشورها نیز سرایت کرد. برای مثال بحران انرژی سال ۲۰۰۵ یکی از عواملی است که با افزایش قیمت نفت و فشارهای اقتصادی، روی نظم بانکی، بازار مسکن، تجارت جهانی و بورس کالا در سرتاسر جهان تأثیر گذاشت. این شرایط زمینه ‌ساز بحران مالی گسترده‌ تر در سال ۲۰۰۸ آمریکا شد و زمینه را برای شیوع ورشکستگی اقتصادی مهیا کرد.

بدهی دولت ‌های اروپایی

پرفسور دانتون که نظراتش را در قسمت های بالا مطالعه کردید بر این باور بود که بدهی دولت های اروپایی نیز یکی از عواملی بود که موجب شد بحران مالی جهانی در سال 2008 رخ دهد. البته این موضوع به طراحی اقتصادی ناکارآمد در منطقه یورو مربوط می شد. برای نمونه قوانین اقتصادی منطقه یورو این توانایی را به کشورهای کم درآمد همانند یونان می داد که بتواند همانند دیگر کشورهای قدرتمند مانند آلمان، وام های کلان اتخاذ کند. پیش ‌فرض این سیاست‌، توانایی منطقه یورو در نجات بدهکاران بود که در نهایت، با شکست روبرو شد.

برای کسب اطلاعاتی در مورد دنیای رمزارزها و آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

هزینه‌ های بحران ۲۰۰۸ چه بود؟

همانطور که تا این قسمت از مقاله متوجه شدید این بحران ابعاد گسترده ای داشت به گونه ای که علاوه بر لیمن برادرز و بانک های مرکزی دیگر شرکت ها و موسسات را نیز با بحران مالی روبرو کرد و موجب شد این موسسات هزینه های بسیار زیادی متحمل شوند. در قسمت زیر به برخی از این شرکت های زیان دیده و موسسات مالی می پردازیم.

• واشنگتن میوچال: در سال 2008 که بحران اقتصادی آمریکا رخ داد بانک واشنگتن میوچال که یکی از بزرگترین و معتبرترین بانک داری ها و ارائه وام در ایالت متحده آمریکا بود اعلام کرد که ورشکست شده است. این اتفاق موجب شد که یکی از بزرگترین ورشکستگی های بانکی در تاریخ این کشور رقم بخورد.
• شرکت واچوویا: بحران مالی سال 2008 موجب شد که واچویا با مشکلات شدیدی مواجه شود و توسط شرکت خدمات مالی ولز فارگو (Wells Fargo) در یک معامله با واسطه‌ گری دولت ایالات متحده خریداری شود. این خرید یکی از گران ‌قیمت‌ ترین خریدهای بانکی در تاریخ آمریکا محسوب می‌ شود.
• گروه بین المللی آمریکایی ALG: این شرکت جزء شرکت های چند ملیتی است که در سال 2008 همزمان با بحران اقتصادی، با نابسامانی بسیار شدید مالی مواجه شد. این شرکت برای نجات از ورشکستگی مجبور شد که کمک 85 میلیارد دلاری را از سوی فدرال رزرو ایالت متحده قبول کند و در انتها خود را از بحران نجات دهد.
• بانک ایندی مک: بانک ایندی مک نیز یکی از بانک هایی است که وام های بزرگ مسکن را ارائه می دهد. این بانک نیز در سال 2008 هنگام بحران وام مسکن از سوی قانون گذاران فدرال رزرو تعطیل شد.
• براسترنز: این شرکت سرمایه گذاری و بانکداری آمریکایی نیز هنگام بحران اقتصادی با مشکلات بسیار زیادی روبرو شد. این شرکت در نهایت، توسط شرکت بانکداری جی ‌پی مورگان (JP Morgan Chase) در یک حراج فوری با حمایت مالی قابل‌ توجه دولت خریداری شد.
• فنی می و فردی مک: این دو نهاد مالی نیز هنگام بحران مالی جهانی در سال 2008 با چالش های بسیار سختی مواجه شدند و در نهایت با کمک دولت ایالت متحده آمریکا توانستند خود را از ورشکستگی نجات دهند.

بحران مالی جهانی در سال 2008 چه تاثیری در سراسر جهان بر جای گذاشت؟

هنگامی که بحران مالی جهانی در سال 2008 آغاز شد بخش عظیمی از اقتصاد آمریکا فلج شد و شرکت ها و نهادهای آمریکایی ورشکست شدند. علاوه بر این موارد، در کشورهای اروپایی و سایر کشورهای جهان نابسامانی های بسیار زیادی مشاهده شد. در قسمت زیر کشورهایی که همزمان با بحران اقتصادی آمریکا با چالش های بسیار زیاد روبرو شدند را می توانید مشاهده کنید.

• رویال بانک کشور اسکاتلند (RBS): در سال 2008 بانک RBS با یکی از اساسی‌ ترین کمک‌ های مالی در تاریخ بریتانیا نجات یافت. دولت بریتانیا در اکتبر ۲۰۰۸ و در آستانه سقوط RBS با بسته‌ های حمایتی سنگین این بانک بزرگ را نجات داد.
• بانک هالیفکس کشور اسکاتلند: این بانک نیز هنگام بحران جهانی با ورشکستگی مواجه شد و در انتها در یک معامله با کمک ‌های دولتی توسط شرکت بانکداری لویدز تی ‌اس ‌بی (Lloyds TSB) خریداری شد.
• فورتیس: این شرکت نیز یک شرکت خدمات مالی متعلق به کشور بلژیک، هلند است که هنگام بحران مالی تا مرز فروپاشی رفت اما برای نجات خود مجبور شد که کمک های بسیار زیادی را از سوی دولت قبول کند تا بتواند از خطر ورشکستگی نجات یابد. در پی این کمک ها، بخشی از شرکت فورتیس در اختیار دولت بلژیک هلند و لوگزامبورگ قرار گرفت.
• دکسیا (Dexia): بانک فرانسوی ‌بلژیکی دکسیا نیز به ‌شدت تحت ‌تأثیر‌ رکود ۲۰۰۸ قرار گرفت و فقط با حمایت دولتی از نابودی حتمی نجات پیدا کرد.
• بانک های ایسلندی: بسیاری از بانک ‌های بزرگ ایسلند از جمله کاوپتینگ (Kaupthing)، لندزبنکی (Landsbanki) و گلیتنیر (Glitnir) به‌ سرعت و پشت ‌سر هم سقوط کردند تا اقتصاد این کشور اسکاندیناوی هم از شر بحران ۲۰۰۸ جان سالم به ‌در نبرد و بحران مالی جهانی، بانک های این کشور را نیز به مرز ورشکستگی برساند.
• بردفورد و بینگلی (Bradford & Bingley): شرکت بانک داری بردفورد و بینگلی در بریتانیا که در حوزه ارائه وام‌ های مسکن فعالیت گسترده‌ای داشت، از بحران ۲۰۰۸ در امان نماند و در نهایت، در اختیار دولت بریتانیا قرار گرفت.

برای کسب اطلاعاتی در مورد نحوه ثبت نام در صرافی مکسی به صورت تصویری، بر روی لینک کلیک کنید.

بحران مالی جهانی در سال 2008 چه آثاری در بلندمدت بر جای گذاشت؟

تا این قسمت متوجه شدید که این بحران مالی در چه ابعادی توانست اقتصاد جهانی را تخریب کند و شوک بزرگ اقتصادی را در سراسر جهان گسترش دهد. این بحران، ویرانی بسیار بزرگی در سراسر جهان بر جای گذاشت. علاوه بر موارد گفته شده بحرانی مالی جهانی در 2008 موجب شد که ثروت خانوارهای آمریکایی نابود شود؛ همچنین چشم انداز بلندمدت اقتصادی این کشور نیز تحت تاثیر این بحران قرار گرفت.

رکود بزرگ سال ۲۰۰۸ با فرو پاشی موسسات مالی، ادغام‌ های اضطراری شرکت‌ ها و کمک ‌های متعدد مالی از سوی دولت همراه بود. همچنین افراد مجبور شدند با کاهش دستمزدها، تحمیل سیاست‌ های ریاضتی و بی ‌ثباتی عمیق سیاسی دست‌ و پنجه نرم‌ کنند. این آثار هنوز هم در اقتصاد آمریکا و کشورهای پیشرفته به‌ وضوح قابل ‌مشاهده هستند. برای درک عمق آثاری که زلزله اقتصادی ۲۰۰۸ بر جای گذاشت، بهتر است نگاهی به آمار زیر داشته باشید تا بتوانید عمق این بحران را به خوبی درک کنید.

کاهش سطح رفاه مردم کشور آمریکا

بانک فدرال رزور سنت لوئیس که یکی از بزرگترین بانکداری های کشور آمریکا است، در سال 2012 یک آمار بسیار جنجالی از میزان تاثیر گذاری بحران سال 2008 بر روی کیفیت زندگی مردم آمریکا منتشر کرد که این آمار نشان می داد زندگی افراد تحت تاثیر این بحران قرار گرفته و دارایی خالص خانوارهای آمریکایی در شرایط تعدیل تورم تقریباً ۱۷ تریلیون دلار نسبت به قبل از بحران ۲۰۰۸ کاهش یافته است. این مسئله به‌ معنای کاهش ۲۶ درصدی ثروت در خانواده‌ های آمریکایی است و از ضربه شدیدی حکایت دارد که به ثبات مالی میلیون ‌ها خانواده در سرتاسر آمریکا وارد شده است.

افول اقتصادی

یک پژوهش در سال 2018 از سوی بانک فدرال رزرو منتشر شد که به صورت کاملا واضح این موضوع را بیان می کرد که پیامدهای طولانی مدت بحران مالی جهانی در سال 2008 قرار نیست به این زودی از بین برود. این پژوهش می گوید که پس از این بحران، میزان تولید ناخالص کشور آمریکا به شدت کاهش یافته و امروزه نیز تقریبا هفت درصد کمتر از میزان عادی است.

بیکاری

رکود ۲۰۰۸ تأثیر بسیار مخربی بر بازار کار داشت، تقریباً ۷.۵ میلیون شغل بین سال‌ های ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ از بین رفت که عملاً نرخ بیکاری را دو برابر کرد. در سال ۲۰۱۰، نرخ بیکاری در ایالات متحده نزدیک به ۱۰ درصد بود، اگرچه اقتصاد در نهایت رو به ‌بهبودی پیش می ‌رفت، مشاغل جدید اغلب از کیفیت و امنیت مشاغل پیش از بحران ضعیف ‌تر بودند.

برای اطلاع از نحوه معامله با اسمارت مانی، بر روی لینک کلیک کنید.

بحران مالی جهانی در سال 2008 چگونه کنترل شد؟

این بحران نیز همانند دیگر بحران های مالی در انتها کنترل شد، بهتر است بدانید که عواملی همچون برنامه رهایی از دارایی های مشکل دار یا به ‌اختصار TARP با هدف تثبیت سیستم بانکی از طریق تزریق سرمایه به موسسات مشکل‌ دار یکی از نقش ‌های کلیدی را در خاموش ‌کردن نسبی آتش بحران ۲۰۰۸ ایفا کرد؛ علاوه‌ بر این، فدرال رزرو هم نرخ بهره را کاهش داد و از سیاست ‌های پولی مختلف برای تشویق به ارائه وام و تحریک رشد اقتصادی استفاده کرد.

دولت ها برای آن که بتوانند بحران را کنترل کنند اقدامات بسیار زیادی برای تنظیم و اصلاح بازارهای مالی خود انجام دادند. این کشورها با این اقدامات قصد داشتند که در آینده از وقوع این طیف از بحران های اقتصادی جلوگیری کنند. همچنین با گذشت مدتی دوباره اعتماد مردم به سیستم مالی ترمیم شد و بازار توانست رونق قبل از بحران خود را به دست آورد. البته توجه داشته باشید که این پروسه گفته شده در مدت طولانی انجام شد تا اقتصاد جهانی به صورت کامل از بحران 2008 بهبود یابد؛ همچنین، برخی از پیامدهای بلندمدت مانند افزایش بدهی دولت تا به‌ امروز ادامه دارد.