1. صفحه اصلی
  2. مقالات بازار مالی
  3. تحلیل تکنیکال
  4. ترید با سبک هارمونیک

ترید با سبک هارمونیک

ترید با سبک هارمونیک
لوگو علیرضا محرابی
ترید با سبک هارمونیک
تحلیل تکنیکال

ما در این مقاله قصد داریم در مورد ترید با سبک هارمونیک صحبت کنیم. هارمونیک در لغت به معنای هماهنگ است و معمولا برای توصیف هر سیستم یا مجموعه ای به کار می رود که اجزای درونی آن با یکدیگر در هماهنگی و تعادل کامل به سر برند؛ در بازارهای مالی نیز به مجموعه ای از امواج که نسبت هایی هماهنگ، متعادل و دو به دو بین آن ها برقرار باشد، الگوی های هارمونیک گفته می شود و البته در زبان تکنیکال مسلما هماهنگ و متعادل به معنای وجود نسبت های فیبوناچی می باشد.

الگوهای هارمونیک با بهره مندی از مجموعه ای پترن های هندسی که بر پایه نسبت های فیبوناچی تعریف شده اند تلاش می کنند، نقاط بازگشت روند را با دقت مطلوبی پیش بینی نمایند؛ بنابراین برخلاف سایر بخش های تحلیل تکنیکال، در مبحث الگوهای هارمونیک، به طور جدی هدف خود را بر روی پیش بینی آینده مارکت می گذاریم و تلاش می کنیم شما به طور کامل با اصطلاح ترید با سبک هارمونیک آشنا شوید.

نسبت های ترید با سبک هارمونیک

نسبت های ترید با سبک هارمونیک

نسبت های هارمونیک اندکی با نسبت های فیبوناچی متفاوتند؛ برخی از آنها مستقیما همان نسبت های فیبوناچی هستند و برخی دیگر با اندکی محاسبات اضافی از آنها مشتق شده اند. به طور کلی نسبت های هارمونیک به سه دسته نسبت های اصلی، مشتق های اول و مشتق های تکمیلی تقسیم می شوند. جدول زیر نحوه دسته بندی نسبت های هارمونیک را به همراه محاسبات مربوط به هر یک، نمایش می دهد.

 برخی از این نسبت ها رایج تر هستند و برخی دیگر کاربرد کمتری دارند؛ در فهرست زیر، مهم ترین نسبت های هارمونیک را که در اغلب الگوهای اصلی مورد استفاده قرار می گیرند ملاحظه می نمایید. سایر اعدادی که در این فهرست مشاهده نمی شوند، معمولا کاربرد کمتری دارند.

معرفی ترید با سبک هارمونیک

لازم به ذکر است که اعداد 0.5،1،2 جزو نسبت های فیبوناچی نیستند اما به دلیل کاربرد زیادی که در نمودار دارند، به صورت تجربی به این مجموعه اضافه گشته اند. نسبت 0.236 نیز که اگر دقت کرده باشید جزو سطوح ریتریسمنت فیبوناچی محسوب می شد، از مجموعه نسبت های هارمونیک حذف شده است؛ زیرا این سطح نمی تواند یک پیوت ماژور ایجاد نماید و صرفا منجر به نوسانات فرعی و زودگذر خواهد شد. نکته جالب توجه که شما باید به این توجه کنید این است که معکوس هر یک از اعداد درون همین مجموعه قرار دارد.

به عنوان مثال اگر نسبت 1.272 را معکوس نمایید به عدد 0.786 خواهید رسید که کماکان جزو نسبت های هارمونیک است و شما باید در ترید با سبک هارمونیک آن را بیاموزید. همچنین اعداد 1.127 و 0.618 و یا اعداد 2.618 و 0.382 نیز معکوس یکدیگر هستند، این ویژگی مهمی برای نسبت های هارمونیک است که کاربرد آن را بزودی، به محض شروع کار با اولین الگوهای هارمونیک، متوجه خواهید شد. تنها نسبتی که معکوس آن در فهرست وجود ندارد عدد 4.236 است، معکوس 4.236 برابر 0.236 می شود؛ همانطور که گفته شد توصیف گر اصلاح های مینور بوده و در نتیجه از فهرست نسبت های کاربردی، کنار گذاشته شده است.

نسبت های ترید با سبک هارمونیک معکوس

ایده الگوهای هارمونیک نخستین بار در سال 1932 توسط گارتلی مورد بحث قرار گرفت. او در نوشته خود، الگویی پنج نقطه ای را که بعدها با نام خود او نامگذاری شد، مورد بررسی قرار داد اما سال ها طول کشید تا سرانجام اسکات کارتی با مطالعات تکمیلی دقیق تری که در این عرصه انجام داد، الگوی گارتلی را به همراه مجموعه ای از الگوهای دیگر مانند خرچنگ، خفاش و کوسه تحت عنوان الگوهای هارمونیک معرفی نمود. عمده ارزش کار اسکات کارنی به دلیل ساختار دقیق و منسجمی بود که برای روش معامله گری بر روی این الگوها، به همراه نقاط دقیق ورود و خروج و قوانین مدیریت ریسک، ابداع نمود.

تمام الگوهای هارمونیک در جستجوی محدوده ای با بیشترین احتمال برای صدور سیگنال بازگشتی هستند. این محدوده که با عنوان ناحیه PRZ معرفی می شود بر مبنای نسبت های همزمان فیبوناچی بین اموال مختلف به دست می آید. نواحی PRZ در الگوهای هارمونیک دقیقا همان نواحی همپوشانی (کلاسترها) در مبحث فیبوناچی کلاسیک هستند و بنابراین معتقدیم احتمال بازگشت روند در این نواحی بسیار زیاد است. نکته مهم در ارتباط با نواحی PRZ این است که هرگز نباید به محض مشاهده یک الگوی هارمونیک دلخواه بلافاصله اقدام به معامله گری نمود بلکه باید در انتظار مشاهده یک سیگنال تاییدگر تکمیلی در ناحیه PRZ بمانید تا به عنوان مثال پس از تشکیل یک الگوی شمعی بازگشتی، اقدام به ورود به بازار نمایید.

الگوهای هارمونیک اغلب به یک تارگت دقیق و مشخص برای ورود و خروج ختم نمی شوند، بلکه محدوده ای نسبتا گسترده از همپوشانی چند فیبوی مختلف به دست می آید که باید مترصد نحوه واکنش بازار به این محدوده باشیم. بنابراین ترکیب الگوهای هارمونیک با سایر روش هایی که برای تشخیص نقاط بازگشت روند آموخته اید، به ویژه الگوهای شمع ژاپنی اهمیت بسزایی پیدا می کند.

نحوه خاصی از نمایش نسبت های فیبوناچی بر روی نمودار وجود دارد که اغلب در بحث الگوهای هارمونیک مورد استفاده قرار می گیرد. این روش ضمن حفظ سادگی، تحلیلگر را از ترسیم همزمان چندین ابزار مختلف فیبوناچی بی نیاز نموده و موجب خلوت شدن نمودار می شود. به عنوان مثال فرض کنید در تصویر زیر نقطه C برابر با ریتریس 38.2% از موج AB باشد، در این صورت می توانیم به سادگی، یک پاره خط کوتاه از A تا C رسم کنیم و نسبت فیبوناچی بین آن دو را در کنار خط مذکور بنویسیم؛ به این ترتیب مشاهده گر به سهولت متوجه میزان ریتریس نقطه C می شود و از ترسیم کامل ابزار فیبوناچی به همراه تمامی سطوح متعدد آن بی نیاز می شود.

نسبت های ترید با الگو مثلث

ریتریس های خارجی را نیز می توان به همین روش بر روی نمودار مشخص نمود. به عنوان مثال فرض کنید در تصویر زیر، نقطه D انتهای حرکت بسط قیمت طی موج CD باشد؛ می توان موج CD را به عنوان اصلاح خارجی از موج BC تصور نمود و اگر به فرض اندازه موج CD برابر با 261.8% باشد، در این صورت خواهیم داشت:

موج CD

خط موربی که بین نقاط D و B رسم شده است، نسبت فیبوناچی بین این دو پیوت را نسبت به پیوت سوم که در بین آنها قرار دارد، مشخص می کند. به این معنی که نقطه D ریتریس خارجی 261.8% از موج BC است، دقت کنید که این نحوه نمایش نسبت های فیبوناچی صرفا برای فیبوناچی ریتریسمنت کارایی دارد و نمی توان سایر انواع فیبوناچی را مانند فیبوی اکستنشن و اکسپنشن به همین شیوه بیان نمود.

لازم به ذکر است که در برخی منابع تکنیکال، به ویژه منابع مرتبط با الگوهای هارمونیک، به جای عبارات ریتریس خارجی به اشتباه فیبوناچی اکستنشن بیان شده است. احتمالا دلیل این سوء تعبیر بخاطر شباهت ظاهری اختصارات EX و EXT بوده است که مولفین را به اشتباه انداخته است؛ به هر حال از قبل این اسامی به درستی تعریف شده اند ما نیز نحوه نام گذاری خود را به این نحو ادامه می دهیم. اگر به نرم افزارهای تکنیکال مانند متاتریدر، تریدینگ ویو، ره آورد و غیره نیز مراجعه بفرمایید ملاحظه خواهید نمود که نحوه نام گذاری آنها نیز عینا مانند موضوعات باشد.

الگوهای هارمونیک ABCD و مشتقات آن

در مبحث ترید با سبک هارمونیک اکنون به الگوهای هارمونیک ABCD و مشتقات آن می رسیم، فلسفه تشکیل این الگو بر این مبنا است که بازار ذاتا تمایل دارد حرکات موفق قبلی خود را مجددا تکرار نماید. این ذهنیت جمعی میان اهالی بازار موجب می شود ناخودآگاه دست به تقلید موج AB بزنند و نتیجه دومین حرکت ایمپالسیو بازار طی موج CD مشابه و هم اندازه با موج قبلی، یعنی AB از آب دربیاید. در تعریف الگوهای هارمونیک گفتیم الگوی هارمونیک به معنی مجموعه ای از امواج متوالی است که نسبت های واضح فیبوناچی بین آنها برقرار باشد و البته کدام نسبت فیبوناچی مهم تر و برجسته تر از عدد 1.0 که مبنای الگوی AB=CD اولین و ساده ترین نمونه از مجموعه الگوهای هارمونیک به شمار می آید.

 الگو های هارمونیک ABCD و مشتقات آن

بر مبنای موقعیت نقاط C و D می توان حالات متنوعی را برای این الگو متصور شد. نقطه C می تواند انواع ریتریس های مختلف از 38.2% تا 88.6% را به خود اختصاص دهد و نقطه D می تواند به طور متناظر به گونه ای تغییر کند که اندازه موج CD در هر حالت با موج AB یکسان بشود. از بین همه ریتریس های مجاز برای موج BC مسلما نسبت 23.6% قابل قبول نخواهد بود زیرا نمی توان نقطه B را تبدیل به یک پیوت ماژور نماید.

نکته مهم در الگوی AB=CD تساوی اندازه و ارتفاع عمودی است. موج های AB و CD حتما با یکدیگر هم اندازه هستند، ولی الزاما به موازات هم نخواهند بود؛ هر چند به نظر می رسد به لحاظ زمانی نیز اغلب یکی از نسبت های رایج فیبوناچی بین مدت زمان تشکیل موج های AB و CD برقرار باشد.

 آشنایی با ترید با سبک هارمونیک

در تصویر فوق، ارتفاع عمودی موج های AB و CD یکسان می باشد اما مدت زمان تشکیل موج دوم 161.8% موج نخست بوده است. به عبارت دیگر، علیرغم این که بازار ظاهرا موفق به شکستن سقف قبلی شده است اما به لحاظ زمانی، مدت زمان طولانی تری را برای طی همان مسافت، نیاز داشته است؛ این را می توان به واگرایی منفی در بعد زمان تلقی نمود که نشانه ای مبنی بر کاهش قدرت روند می باشد.

به طور کلی هر چه میزان ریتریس در موج BC عمیق تر باشد، موج ایمپالسیو CD کار دشوارتری برای شکست سقف B در پیش خواهد داشت. به عنوان یک قاعده کلی می توان پذیرفت که یک ریتریس عمیق در موج BC معمولا منجر به کاهش شیب و قدرت روند در موج CD خواهد شد. کاهش شیب در نمودار در موج CD نیز به نوبه خود، موجب طولانی تر شدن مدت زمان تشکیل موج CD نسبت به موج AB می گردد.

راحت ترین راه برای تشخیص الگوی AB=CD در نمودارهای واقعی استفاده از ابزار فیبوناچی اکسپنشن یا انعکاسی است. کافی است رئوس فیبوی اکسپنشن را بر روی سه نقطه ABC قرار دهید و سطح FE%100 را با تارگت واقعی قیمت بر روی نمودار مقایسه کنید. در صورتی که تارگت موج CD دقیقا بر روی سطح پروجکشن 100% قرار گرفته باشد یعنی با الگوی هارمونیک AB=CD مواجه هستیم.

نکته جالب در الگوی AB=CD نسبت معکوسی است که بین میزان ریتریس در موج های BC و CD وجود دارد. به این ترتیب که اگر میزان ریتریس در موج BC را معکوس نمایید، به ریتریس لازم برای موج CD جهت دستیابی به تارگت AB=CD خواهید رسید. جدول زیر ارتباط بین میزان ریتریس در موج های BC و CD به نمایش می گذارد. این جدول به شما امکان می دهد تا حتی بدون نیاز به استفاده از ابزار فیبوناچی انعکاسی، صرفا با در اختیار داشتن فیبوناچی ریتریسمنت، بتوانید به سادگی الگوی AB=CD را تشخیص دهید. لازم به ذکر است که در جدول زیر، یکی از این دو مقدار، از نوع ریتریس داخلی و دیگری از نوع ریتریس خارجی است.

 ریتریس داخلی

مشتقات الگوی Alternate ABCD

در مقاله ترید با سبک هارمونیک حال به مبحث مشتقات الگوی Alternate ABCD می رسیم. در نگاه هارمونیک، الگوی AB=CD علاوه بر تارگت اصلی در نقطه 100% FE واقع است؛ دو تارگت فرعی نیز به ترتیب در FE%127.2 و FE%161.8 قرار دارند. تارگت های فرعی نقش محدوده های مقاومتی را ایفا می کنند که در صورت عبور قیمت از تارگت نخست، احتمال گسترش قیمت تا این سطوح وجود خواهد داشت. به سطوح FE1.272 و FE1.618 اصطلاحا مشتقات الگوی AB=CD گفته می شود. بنابراین الگوی AB=CD در نگاه هارمونیک، یک هدف اصلی و دو مشتق فرعی دارد. در این حالت علاوه بر این که مدت زمان موج های AB و CD ممکن است یکسان نباشند، حتی اندازه عمودی این دو موج نیز متفاوت می شود. در مشتقات الگوی ABCD اندازه موج CD بزرگتر از AB است و معمولا برابر با اکسپنشن %127 یا 161% آن می باشد.

روش های ترید با سبک هارمونیک

تصویر زیر الگوی AB=DC را بر روی نمودار سهام شرکت برق عسلویه مپنا نمایش می دهد. در محیط تریدینگ ویو، ابزار ویژه ای برای نمایش الگوی ABCD تعبیه شده است که علاوه بر زیبایی ظاهری که به تحلیل می دهد، سرعت بیشتری به محاسبات مربوط به ریتریس های درونی الگو می دهد. نسبت های متناظر 0.618 و 1.618 بین موج های BC و CD نشان می دهد با حالت خاص AB=CD مواجه هستیم.

 حالت خاص ab=cd

در تصویر زیر، یکی از مشتقات الگوی ABCD را بر روی نمودار قیمت سهام شرکت کمباین سازی ایران تکمبا نمایش می دهد. ابزار فیبوناچی انعکاسی را بر روی نقاط ABC قرار داده ایم تا نسبت اکسپنشن بین موج های CD و AB را اندازه گیری نماییم؛ همانطور که ملاحظه می کنید قیمت از تارگت اصلی FE1.0 عبور کرده و بر روی مشتق اول FE1.27 متوقف گشته است.

 مشتقات الگوی ABCD

الگوی هارمونیک XABCD

دومین الگوی هارمونیک که در مقاله ترید با سبک هارمونیک به آن می پردازیم الگوی XABCD است. این الگو همانطور که از نام آن مشخص است، از پنج نقطه اصلی تشکیل شده که همگی باید پیوت های ماژور باشند؛ هرچند ممکن است برخی از آنها الزاما مجاور به یکدیگر نباشند. در این الگو، موج XA یک موج ایمپالسیو و قدرتمند است که در نقطه A به پایان رسیده و سپس در قالب سلسه امواج ABCD شروع به اصلاح نموده است. امواج اصلاحی معمولا از سه موج اصلی تشکیل می شوند که در موارد بسیاری در نمودارهای واقعی با آن مواجه خواهید شد، هدف این است که بتوانیم انتهای حرکت اصلاحی CD را پیش بینی نماییم.

برای کسب اطلاعاتی در مورد دنیای رمزارزها و آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

الگوی XABCD

یکی دیگر از حالات بسیار کاربردی برای الگوی XABCD هنگامی است که یک خط روند یا کانال شکسته می شود. به عنوان مثال فرض کنید مطابق تصویر زیر، با یک خط روند صعودی مواجه باشیم که شکسته شده و قیمت آغاز به اصلاح نموده است؛ قصد داریم تارگت نزولی این حرکت اصلاحی را محاسبه نماییم. در واقع با یک الگوی XABCD مواجه هستیم که باید نقطه D به عنوان نقطه پایان موج CD را جستجو نماییم.

موج d

توافق رایج بین تحلیلگران تکنیکال به این صورت است که الگوی فوق را با رسم دو مثلث هم راس، مطابق تصویر فوق نمایش می دهند. به این ترتیب مخاطب آشنا با مفاهیم تکنیکال، به محض مشاهده این مثلث ها، متوجه مقصود تحلیلگر از شناسایی الگوی هارمونیک XABCD خواهد شد. این الگو به لحاظ بالقوه، امکان تشکیل در نقاط بسیاری بر روی نمودارهای مختلف را دارا می باشد. به عنوان مثال علاوه بر نقاط شکست خطوط روند و کانال ها همچنین درون چرخه امواج الیوت نیز، به فرض در میان امواج 5,a,b,c و غیره می توانید شاهد تشکیل الگوی XABCD باشید.

با توجه به روند بلندمدتی که در بازار، همسو با موج ایمپالسیو XA در جریان است، انتظار داریم پس از اتمام موج اصلاحی CD مجددا شاهد آغاز حرکت بعدی همسو با موج XA باشیم؛ بنابراین با هدف جستجوی محدوده متحمل به عنوان نقطه خاتمه موج CD تحلیل را آغاز می کنیم. همانطور که در تصویر زیر ملاحظه می کنید، ابتدا یک فیبوناچی اکسپنشن را (فیبوناچی قرمز رنگ) بر روی موج های AB و BC قرار می دهیم زیرا موج CD حرکت انعکاس یافته موج AB است که از نقطه C آغاز گشته است. تارگت های محتمل، بر طبق الگوی هارمونیک ABCD و مشتقات آن، به ترتیب در نواحی اکسپنشن 161.8، 127.2، 100 درصد قرار می گیرند.

در گام دوم به سراغ موج BC می رویم و فیبوناچی دوم را، از نوع ریتریسمنت، بر روی این موج می گذاریم. موج CD یک اصلاح خارجی از موج BC است، بنابراین انتظار داریم یکی از نسبت های ریتریسمنت فیبوناچی بین این دو موج برقرار باشد. پس فیبوناچی دوم از نوع ریتریسمنت بر روی موج BC می گذاریم (فیبوناچی آبی رنگ) و سطوح بزرگتر از %100 را به عنوان تارگت های متحمل برای موج CD علامت گذاری می کنیم.

برای کسب اطلاعاتی در مورد نحوه ثبت نام در صرافی مکسی به صورت تصویری، بر روی لینک کلیک کنید.

نحوه ترید با سبک هارمونیک

نهایتا گام سوم، یک فیبوناچی بزرگ از نوع ریتریسمنت را بر روی دو انتهای موج XA می گذاریم زیرا انتظار داریم سطوح ریترسمنت موج XA بتوانند نقش نواحی حمایت، مقاومتی را ایفا نموده و موجب توقف سلسله امواج اصلاحی ABCD بشوند؛ بنابراین ابزار سوم، یک فیبوناچی ریتریسمنت خواهد بود که دو انتهای آن را بر روی موج XA می گذاریم و سطوح ریترسمنت آن را به عنوان محدوده های احتمالی برای انتهای موج CD مورد توجه قرار می دهیم.

 به ناحیه همپوشانی که از تایید هر سه فیبوناچی فوق به دست می آید اصطلاحا ناحیه PRZ گفته می شود. این محدوده یک کلاستر بسیار مهم را تشکیل می دهد که محتمل ترین ناحیه برای صدور یک سیگنال بازگشتی است. به عنوان مثال در این تصویر، انتظار صدور سیگنال خرید در محدوده PRZ را داریم. اصطلاح PRZ مخفف عبارت Potential Reversal Zone است که به معنی محدوده ای است که به لحاظ بالقوه، احتمال بازگشت روند در آن جا بسیار زیاد است. اقدام به معامله گری در ناحیه PRZ باید با رعایت احتیاط کامل انجام پذیرد و بهتر است حتما منتظر یک سیگنال تاییدگر تکمیلی، به عنوان مثال تشکیل الگوهای بازگشتی شمع ژاپنی در محدوده فوق بمانید. همچنین وقوع واگرایی بین نقاط D و B و یا بر روی آخرین ریز موج های پایانی از موج CD می تواند نشانه خوبی برای اطمینان از سلامت و اعتبار الگو باشد.

 ترید با سبک هارمونیک چیست

الگوی XABCD یک الگوی بازگشتی است که منجر به صدور سیگنال خلاف روند در ناحیه PRZ می گردد. از این الگو باید صرفا در مواقع خاص و با رعایت احتیاط کامل استفاده نمود. معامله گری در PRZ بدون لحاظ نمودن سایر شرایط و نکات ضروری منجر به مواجهه با زیان خواهد شد. تشکیل یک الگوی بازگشتی شمعی در این ناحیه می تواند موجب افزایش اطمینان به کارکرد صحیح الگو گردد. پس از خرید در نقطه D می توانیم به استقبال حرکت صعودی DE برویم؛ این حرکت معمولا بخش بزرگی از موج CD و یا حتی AD را باز می گردد؛ بنابراین می توان از ریتریس %6108 هر یک از این موج های CD یا AD را می توان به عنوان حد سود استفاده نمود.

اگر خوش شانس باشیم نقطه D می تواند سرآغاز یک حرکت ایمپالسییو جدید باشد که حتی سقف A را نیز بشکند اما اگر هنوز فاز استراحت به پایان نرسیده باشد، ممکن است موج DE صرفا یک صعود کوتاه مدت را تا اواسط مسیر انجام داده و مجددا بازگشت نماید؛ پس بهتر است طمع نکنیم و از تارگت های کوچکتر، لااقل برای بستن بخشی از سود حاصله، استفاده نماییم. به این منظور همانطور که اشاره شد، ریتریس 61% از موج های CD و یا AD می توانند گزینه مناسبی باشند. البته خط ترند AC و همچنین در B که هم اکنون تبدیل به یک سقف مهم شده است، هر دو می توانند موانع مهمی برای موج صعودی DE باشند.

 موج صعودی d

روشی که در این قسمت مقاله ترید با سبک هارمونیک گفته شد روش ساده و روانی است که می تواند تارگت های بسیار خوبی در اختیار تحلیلگر بگذارد. تسلط بر این روش نیازمند تمرین عملی کافی در نمودارهای واقعی است، توصیه می کنیم این نکته را جدی گرفته و وقت کافی برای فراگیری این روش صرف نمایید.

نکته دیگری که باید به آن توجه نماییم این است که مثال فوق صرفا برای حالت صعودی مورد بحث قرار گرفت، یعنی هنگامی که روند بلندمدت صعودی بوده و موج XA یک موج ایمپالسیو به سمت بالا باشد. در این حالت انتظار این است که در انتهای موج CD شاهد صدور سیگنال خرید در محدوده PRZ باشیم، می توان قرینه همین حالت را عینا در روند نزولی نیز تصور نمود؛ به این گونه که موج XA یک موج ایمپالسیو نزولی باشد و پس از اتمام امواج اصلاحی ABCD، در انتظار بازگشت روند و صدور سیگنال Sell در محدوده PRZ باشیم. از این سیگنال فروش می توان برای بستن معاملات قبلی و یا در بازارهای دو طرفه به عنوان سیگنال فروش استقراضی یا Short Sell استفاده نمود.

 محدوده فروش و ترید با سبک هارمونیک

واقعیت این است که اگر به منابع اولیه در مبحث هارمونیک مراجعه کنید، ملاحظه خواهید نمود که الگوهای هارمونیک در بدو امر، همگی در قالب الگوهای Bearish تعریف شده اند. به این صورت که در انتهای فاز اصلاحی از یک روند نزولی بلندمدت ظاهر گشته و منجر به صدور سیگنال فروش می گردند.

حتی نام گذاری این الگوها نیز در ابتدا (همانطور که به زودی ملاحظه خواهید نمود) بر مبنای شکل ظاهری الگوها در روند نزولی انجام شده است. ماهیت دو طرفه بازارهای مالی در کشورهای غربی موجب می شود تفاوتی بین صدور سیگنال خرید با فروش وجود نداشته باشد و معامله گر غربی بتواند از هر دوی آنها جهت ورود به بازار استفاده نماید. تعریف این الگوها در قالب الگوهای صعودی، که منجر به صدور سیگنال خرید می شوند، سازگاری به مراتب بیشتری با ذائقه معاملاتی تریدر ایرانی دارد که عادت به معامله در بازار یک طرفه بورس ایران دارد. در طول مقاله ترید با سبک هارمونیک، الگوهای هارمونیک را برخلاف رویه رایج در بسیاری از منابع ذیربط، تحت عنوان الگوهای صعودی ارائه دادیم، هر چند تفاوتی ندارد و تحلیلگر مجرب پس از تسلط کافی بر روی تشخیص و به کارگیری الگوها، می تواند به سهولت در هر دو حالت صعودی و نزولی از آن استفاده نماید.

نکته دیگری که باید در مبحث ترید با سبک هارمونیک به آن توجه نمایید نحوه انتخاب حد ضرر در الگوهای هارمونیک است. در تمامی الگوهای هارمونیک مانند الگوی XABCD می توانید در صورت ورود به بازار بر روی هر یک از سطوح ریتریسمنت موج XA از سطح فیبوناچی بعدی به عنوان حد ضرر استفاده نمایید. به عنوان مثال اگر بر روی سطح %61.8 وارد معامله شده باشید، می توانید از یکی از سطوح %76.8 و یا 88.6% بسته به میزان فاصله از این سطوح، به عنوان حد ضرر استفاده کنید. حتی استفاده از کف X نیز در مواقع لزوم می تواند نیاز شما را به یک حد ضرر مطمئن برطرف نماید.

مثال: تصویر زیر نمودار جفت ارز یورو و دلار را در تایم فریم روزانه نمایش می دهد. فرض کنید در اواسط موج CD قرار داریم و پس از شکسته شدن سقف B قصد داریم تارگت صعودی قیمت را پیش بینی نماییم، همانطور که در تصویر ملاحظه می کنید می توان چنین فرض نمود که با یک الگوی هارمونیک XABCD مواجه هستیم.

 الگوی هارمونیک XABCD

به روال معمول، با یک فیبوناچی ریتریسمنت شروع می کنیم که دو انتهای آن بر روی موج BC قرار داده می شوند. نسبت های بزرگتر از 100% را به عنوان ریتریس های خارجی موج BC مد نظر قرار دهیم، سطوح قرمز رنگ در تصویر زیر نشان گر سطوح مربوطه می باشند.

 شکست خط روند با الگو هارمونیک

سپس ابزار فیبوناچی دوم را از نوع اکسپنشن (انعکاسی) انتخاب نموده و با قرار دادن رئوس آن بر روی نقاط ABC، سطوح مناسب به عنوان تارگت اصلی الگوی ABCD و مشتقات آن را مشخص می کنیم؛ این سطوح در تصویر زیر با رنگ آبی نمایش داده شده اند.

 بریک در هارمونیک

سرانجام نوبت به فیبوناچی سوم می رسد، این فیبوناچی از نوع ریتریسمنت است و دو انتهای آن بر روی موج XA قرار داده می شود؛ بسته به شرایط نمودار می توانیم از سطوح بالاتر از 100% و یا پایین تر استفاده نماییم، سطوج سبز رنگ در تصویر زیر نمایشگر این فیبوناچی هستند.

 تارگت با فیبوناچی

محدوده ای که از همپوشانی این سه ابزار فیبوناچی به دست می آید، ناحیه PRZ را به عنوان متحمل ترین محدوده برای صدور سیگنال فروش مشخص می کنند. برای ما که در جستجوی حد سود مناسب برای پوزیشن خرید هستیم. این سیگنال فروش می تواند به عنوان نقطه ای مناسب برای خروج از بازار محسوب گردد. همانطور که در تصویر مشاهده می کنید قیمت پس از اصابت با این محدوده به شدت تحت فشار فروش قرار گرفته و سقف مهمی را در همین محدوده تشکیل داده است. این نشان می دهد پیش بینی اولیه ما، مبنی بر وجود ناحیه همپوشانی در این محدوده، کاملا صحیح بوده است.

مرسوم است که تحلیلگران برای سهولت کار مخاطب، سطوح اضافی و بدون کاربرد را از تصویر حذف می کنند و صرفا سطوح اصلی را که تشکیل دهنده ناحیه PRZ هستند، باقی نگه می دارند؛ بدین ترتیب به تصویر ساده شده زیر خواهیم رسید که مسلما گویاتر از نمودارهای قبلی است.

 سطوح اصلی در هارمونیک

ممکن است هنوز برای اکثر مخاطبان، مشاهده ابزارهای فیبوناچی و تشخیص نسبت های ریتریس داخلی و خارجی بین امواج، چندان به راحتی ممکن نباشد. به همین دلیل همانطور که قبلا اشاره شد، معمولا تحلیلگران کلیه ابزارهای فیبوناچی را از روی تصویر حذف می کنند و صرفا نسبت های ریتریسمنت بین پیوت های مختلف را، چه از نوع ریتریس داخلی باشند و چه از نوع ریتریس خارجی، بر روی چارت باقی می گذارند. تصویر زیر در عین سادگی ظاهری تحلیل، کلیه نسبت های مورد نیاز بین امواج مختلف را به خوبی بیان می کند.

 ترید با xcbd

مثال: اگر چشمانتان به تشخیص الگوی XABCD و انواع حالات تشکیل آن بر روی نمودارها عادت کند، تعداد فراوانی از آن را می توانید در تمامی نمودارهای مختلف مشاهده نمایید. مثلث های هم راس این الگو نشانه بسیار خوبی جهت تشخیص سریع و چشمی این الگو هستند. تصویر زیر نمونه ای از تشکیل یک الگوی XABCD صعودی را بر روی نمودار قیمت جهانی طلا نمایش می دهد، فرض کنید در میانه موج CD قرار داریم و قصد داریم انتهای این موج را شکار نماییم.

برای اطلاع از نحوه معامله با اسمارت مانی، بر روی لینک کلیک کنید.

شکارموج

به روال معمول، دو ابزار فیبوناچی ریتریسمنت را به ترتیب بر روی موج های XA و BC قرار می دهیم (فیبوناچی های قرمز رنگ شماره یک و دو)؛ فیبوناچی سوم را از نوع اکسپنشن انتخاب نموده و آن را بر روی نقطه ABC می گذاریم (فیبوناچی سبز رنگ)، به این ترتیب ناحیه همپوشانی این سه ابزار مطابق تصویر زیر حاصل خواهد آمد.

محدوده لانگ

کلاستر به دست آمده از این سه ابزار فیبوناچی را به عنوان ناحیه PRZ در نظر گرفته و به محض صدور سیگنال بازگشتی بر روی مکدی و یا مشاهده سایر علائم بازگشت روند، اقدام به خرید در این ناحیه می کنیم. مجددا تاکید می کنیم که در الگوهای هارمونیک، علیرغم منطق ساختاری محکمی که در محاسبه PRZ به عنوان ناحیه همپوشانی فیبوناچی ها وجود دارد، هرگز نباید بی محابا اقدام به معامله گری نمود و حتما باید یک سیگنال تاییدگر مکمل نیز، مانند الگوهای بازگشتی شمعی در این محدوده تشکیل بشود.

دقت کنید که سطوح ریتریسمنت 0% با 100% را نباید جزو نواحی همپوشانی در نظر گرفت زیرا این سطوح همان ابتدا و انتهای امواج هستند و اغلب به طور طبیعی شاهد وجود تراکم بر روی این سطوح هستیم. به عنوان مثال در تصویر فوق ممکن است تحلیلگر به اشتباه تصور کند یک ناحیه همپوشانی دیگر نیز اندکی بالاتر از ناحیه فعلی و در مجاورت سطح ریتریسمنت 100% قرار دارد که چنین تصوری صحیح نیست.

 سطح ریتریسمنت 100%

می توان سطوح اضافی فیبوناچی را از تصویر حذف نمود تا محدوده PRZ با وضوع بیشتر به نمایش در آید؛ همچنین می توان ابزارهای فیبوناچی را به طور کامل از تصویر کنار گذاشت و صرفا نسبت های ریتریسمنت بین پیوت های مختلف را بر روی چارت رسم نمود؛ در این صورت ماحصل کار، به مراتب ساده و حرفه ای تر به نظر خواهد آمد.

محدوده دقیق خرید

تا این قسمت از مقاله ترید با سبک هارمونیک با نحوه تشخیص الگوی XABCD بر روی نمودار و روش استفاده از آن جهت صدور سیگنال ورود به بازار به خوبی آشنا شدید. هدف از این بحث، کسب تسلط بر روی مباحث به صورت تشریحی بود و می توانید با تمرین کافی بر روی آن، به توانایی تشخیص الگو بر روی نمودارهای مختلف و نحوه محاسبه ناحیه PRZ دست یابید. در این قسمت از مقاله ترید با سبک هارمونیک، قصد داریم چند حالات خاص و رایج را در الگوی XABCD که بر مبنای میزان ریتریس موج AB با نسبت های مختلف طبقه بندی شده اند، معرفی نماییم. همه الگوهایی که از این جا به بعد ملاحظه خواهید نمود صرفا حالات خاصی از همان الگوی پایه XABCD هستند که بر مبنای میزان ریتریس موج AB با اسامی متفاوت مانند خفاش، پروانه، گارتلی و غیره نامگذاری شده اند. توصیه می کنیم در ادامه بحث، توجه خود را صرفا بر روی مفهوم تحلیلی پشت مطالب بگذارید و خودتان را درگیر حفظ نمودن اسامی و اعداد و ارقام مختلف نکنید؛ در این صورت مطالب گفته شده می تواند برای شما بسیار جالب و آموزنده باشد.

الگوهای هارمونیک گارتلی

الگوهای هارمونیک گارتلی و ترید با سبک هارمونیکنخستین حالت در میان الگوهای XABCD که به صورت یک الگوی خاص نام گذاری شده است، الگوی گارتلی می باشد. شناخت این الگو به لحاظ سابقه تاریخی نیز به ده ها سال قبل از الگوهای دیگر باز می گردد. الگوی گارتلی نخستین بار توسط اچ ام گارتلی در سال 1932 به عرصه تکنیکال معرفی شده است. الگوی گارتلی بر مبنای مهم ترین عدد فیبوناچی یعنی نسبت 61.8% تعریف می شود. این الگو در مواقعی رخ می دهد که میزان ریتریس در موج AB به اندازه 61.8% باشد.

ترید با سبک هارمونیک الگوی خفاش

الگوی خفاش و ترید با سبک هارمونیک

 مجددا تاکید می کنیم که میزان ریتریس برای هر دو نقطه B و D برمبنای موقعیت آنها نسبت به ابزار فیبوناچی که بر روی موج XA قرار گرفته، تعریف می شود؛ به عبارت دیگر مزیت استفاده از الگوهای هارمونیک، مانند الگوی خفاش، این است که صرفا یک بار ابزار فیبوناچی را بر روی موج XA قرار می دهید و به محض مشاهده میزان ریتریس در نقطه B می توانید بلافاصله انتظار تشکیل نقطه D را بر روی سطح 88.6% داشته باشید.

الگوی خفاش به زبان ساده می گوید؛ اگر میزان ریتریس نخست طی موج AB بسیار کوچک باشد در آن صورت یک سیگنال بازگشتی می تواند در نقطه D واقع بر عمیق ترین سطح اصلاحی یعنی 88.6% صادر بشود. ریتریس کوچک به منزله اصلاح هایی مانند 23.6، 38.2، 50 درصد است اما ریتریس 2306% از مجموعه جواب های مورد قبول حذف می شود زیرا قادر به تولید پیوت ماژور نیست، پس ریتریس های کوچک در الگوی خفاش صرفا به ریتریس های بین سطوح 38.2% و 50% محدوده خواهند شد. عمیق ترین سطح اصلاحی نیز طبیعتا سطح ریترسمنت 88.6% است و جالب است که الگوی خفاش چنین ارتباطی را بین کمترین میزان ریتریس با عمیق ترین ریتریس به نمایش می گذارد.

 الگوی خفاش را نیز می توان در هر دو حالت صعودی و نزولی، با کاربرد صدور سیگنال بازگشتی، تعریف نمود. شکل ظاهری این الگو هنگامی که روند غالب نزولی بوده و موج XA یک موج ایمپالسیو نزولی باشد، به شکل خفاش خواهد بود. دلیل نام گذاری این الگو را تحت عنوان الگوی خفاش متوجه خواهید شد، گوشه های نوک تیز و رو به بالای الگو یادآور شکل بال های خفاش هستند. همانطور که قبلا نیز اشاره شد در منابع زبان اصلی، همگی این الگوها در ابتدا به صورت الگوهای نزولی معرفی و نام گذاری شده اند و دلیل نام گذاری این الگو به عنوان الگوی خفاش نزولی یا Bearish Bat نیز همین بوده است.

در تصویر زیر می توانید نمونه ای از تشکیل الگوی خفاش نزولی را بر روی نمودار دلار آمریکا به کانادا مشاهده نمایید. تنها اعداد مهمی که در این نمودار باید مورد توجه قرار بگیرند، میزان ریتریس موج های AB و CD است. موج AB بر روی سطح 50% قرار گرفته است، پس موج CD باید بر روی سطح 88% به پایان برسد. صدور سیگنال نزولی در نقطه D واقع بر سطح ریتریسمنت 88.6% از موج XA نشانگر آن است که الگوی خفاش به درستی عمل نموده است. سایر نسبت های ریتریسمنت که در این تصویر مشاهده می کنید اهمیت چندانی ندارند و صرفا از بابت اطمینان از قرار گرفتن اضلاع در چهارچوب صحیح مورد قبول برای الگو، ارائه گشته اند و هیچ کاربرد دیگری برای تریدر ندارند.

 الگوی ترید خفاش

تصویر زیر مثال دیگری از تشکیل الگوی خفاش صعودی بر روی نمودار سهام شرکت مدنی گل گهر می باشد که تشخیص به موقع الگو می توانست موجب استفاده از موقعیت خرید به دست آمده در نقطه D بشود. این نمودار در نرم افزار تریدینگ ویو ترسیم و نمایش داده شده است. استفاده از ابزار ویژه رسم الگوهای XABCD در نرم افزار تریدینگ ویو، علاوه بر زیبایی و وضوح خاصی که به تحلیل شما می بخشد، موجب سهولت در محاسبات مربوطه نیز می شود.

ترید با سبک هارمونیک الگوی پروانه

الگوی ترید با پروانه

الگوی پروانه به ریتریس عمیق 78.6% اختصاص دارد؛ در این حالت یک سیگنال بازگشتی، می تواند به لحاظ بالقوه بر روی اصلاح خارجی 127.6% صادر بشود؛ یعنی در الگوی پروانه، قیمت حتی از پیوت X نیز عبور نموده و تارگت الگو در محدوده ریتریس های خارجی قرار می گیرد.

 ترید با الگو پروانه

به عبارت دیگر، تفاوت مهم بین الگوهای پروانه و خفاش این است که الگوی پروانه به دلیل ریتریس عمیق تری که نسبت به خفاش دارد؛ نتیجه در ریتریس دوم حتی از کف، سقف X نیز فراتر می رود، در حالی که در الگوی خفاش، به دلیل ریتریس سبکتری که در BC انجام می شود کف، سقف X تا پایان الگو، دست نخورده باقی می ماند.

اگر به شکل ظاهری الگوی پروانه دقت نمایید ملاحظه خواهید نمود که در این الگو، بال های XAB و BCD حالت پهن تری پیدا کرده اند و شکل ظاهری آنها شبیه به بال های پهن و متقارن پروانه شده است. در واقع وجه تسمیه نام گذاری الگوی پروانه نیز همین شباهت ظاهری بوده است.

 بال های XAB و BCD و ترید با سبک هارمونیک

در تصویر زیر نمونه ای از الگوی پروانه صعودی را بر روی نمودار زوج ارز دلار نیوزلند به دلار آمریکا مشاهده می نمایید. ریتریس نخست در موج AB به اندازه 78.6% بوده است. نتیجه ریتریس دوم در موج CD به اندازه 127.2% ادامه یافته است، صدور سیگنال خرید در نقطه D موجب صعود قیمت تا حوالی خط ترند AC شده است؛ سپس شکست کاذب این خط روند موجب نزول مجدد قیمت شده است.

ترید با الگوی پروانه هارمونیک

الگوی پروانه نیز مانند سایر الگوهای هارمونیک می تواند با هر دو کاربرد صعودی و نزولی مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان نمونه در تصویر زیر می توانید الگوی پروانه را که در نقش یک الگوی نزولی بر روی نمودار دلار استرالیا به دلار آمریکا تشکیل شده است را ملاحظه نمایید.

الگوی نزولی پروانه 

ترید با سبک هارمونیک الگوی خرچنگ

الگوی ترید خرچنگ و ترید با سبک هارمونیک

میزان ریتریس نخست در الگوی خرچنگ از 38.3%، 61.8% است. به عبارت ساده تر بخش ابتدایی الگوی خرچنگ کاملا مشابه الگوهای خفاش و گارتلی است اما ریتریس دوم در الگوی خرچنگ به شدت عمیق است؛ به گونه ای که در ریتریس دوم نه تنها کف X شکسته می شود بلکه نقطه D در فاصله ای بسیار دور، واقع بر ریتریس خارجی 161.8% تشکیل می گردد.

شباهت ظاهری نیمه نخست الگوی خرچنگ با الگوهای خفاش و گارتلی موجب می شود تریدر با تصور این که با یکی از الگوهای مذکور مواجه است. اقدام به خرید بر روی ریتریس های 88.6% و 78.6% نماید اما ناگهان با ریزش شدید بازار مواجه گشته و قیمت به شدت نزول می کند. ریزش قیمت در الگوی خرچنگ به حدی زیادی است که نه تنها کف X شکسته می شود بلکه سقوط قیمت حتی تا فاصله 61.8% پایین تر از نقطه X نیز ادامه می باید. این نکته نشان می دهد که رعایت حد ضرر در الگوهای خفاش و گارتلی چقدر مهم و حائز اهمیت است. تریدر باید به هنگام معامله گری بر روی الگوهای خفاش و گارتلی، از یک حد ضرر مطمئن، اندکی پایین تر از کف X استفاده نماید و در صورت شکسته شدن کف X بلافاصله اقدام به خروج از بازار نماید تا در دام الگوی خرچنگ گرفتار نشود. تصور زیر مقایسه ای همزمان بین الگوهای گارتلی، خفاش و خرچنگ را در کنار یکدیگر به نمایش می گذارد، به شباهت بخش اول این الگوها و تفاوت بخش دوم، دقت نمایید.

الگوهای هارمونیک کلاس A و B

الگو های هارمونیک کلاس A و B و ترید با سبک هارمونیک

تا این قسمت از مقاله ترید با سبک هارمونیک آموختیم؛ همگی را اصطلاحا الگوهای هارمونیک کلاس A می نامند. در این گروه از الگوها، اندازه موج BC کوچکتر از موج AB است؛ پیوت C پایین تر از پیوت A تشکیل می شود البته با فرض حالت صعودی تمام الگوهایی که در مقاله ترید با سبک هارمونیک در مورد آن صحبت شد، یعنی الگوهای گارتلی، خفاش، پروانه و خرچنگ همگی جزو الگوهای کلاس A طبقه بندی می شوند. در این الگوها میزان ریتریس موج BC کمتر از اندازه موج AB است و پیوت C از درون محدوده موج AB قراتر نمی رود؛ به عبارت دیگر، میزان ریتریس مجاز در موج BC از 38.6% تا 88.6% است؛ یعنی مجموعه کامل از تمامی ریتریس های داخلی موج AB را شامل می شود. در تصویر زیر برخی از مشهورترین الگوهای کلاس A را در مقایسه با یکدیگر، ملاحظه می نمایید.

 الگو های هارمونیک کلاس B

در الگوهای کلاس B میزان ریتریس در موج BC بیشتر از کل موج AB است به گونه ای که نقطه C فراتر از ابتدای موج AB قرار می گیرد؛ به عبارت دیگر موج BC از محدوده ریتریس های درونی خارج می شود و به محدوده اصلاح های خارجی می رود. یکی از نمونه های رایج برای الگوهای کلاس B در مواقعی است که موج BC نقش موج پنجم الیوت را ایفا می کند. نمونه دیگر در مواقعی رخ می دهد که قیمت، کف یک کانال یا خط روند صعودی به سمت پایین می شکند؛ بدون اینکه همراه با پولبک باشد. در این مقاله ما قصد داریم از میان الگوهای کلاس B صرفا الگوی کوسه را معرفی کنیم. در تصویر زیر، نمونه ای از یک الگوی کلاس B را مشاهده می نمایید.

ترید با سبک هارمونیک الگوی کوسه

الگوی کوسه

الگوی کوسه حالت خاصی از الگوی XABCD است، با این تفاوت که نقطه C فراتر از نقطه A قرار می گیرد؛ یعنی میزان ریتریس در موج BC به قدری زیاد است که تمام موج AB را بازگشت نموده و وارد محدوده ریتریس های خارجی می شود. در الگوی کوسه، کلیه نسبت های فیبوناچی که دو به دو بین امواج متوالی قرار دارند، قابل قبول می باشند. موج BC در الگوی کوسه یک حرکت ضعیف است که در انتهای روند رخ می دهد و نتیجه منجر به بازگشت روند می شود؛ به همین دلیل میزان ریتریس خارجی در موج BC نباید بزرگتر از 161.8% باشد اما کلیه نسبت های دلخواه از 112.7% تا 161.8% برای نقاط A و C مجاز خواهند بود.

 الگوی کوسه و ترید با سبک هارمونیک

نکته جالب در خصوص الگوی کوسه این است که این الگو به طور همزمان دو ناحیه PRZ را به عنوان تارگت پیشنهاد می کند. هر دو نقطه D1 و D2 نواحی مستعد برای صدور سیگنال بازگشتی هستند. این دو تارگت در فاصله ای تقریبا متقارن حول محور X قرار می گیرند، یکی از آنها بر روی سطح 88.6% و دیگری بر روی ریتریس خارجی 112.7% واقع است.

در تصویر زیر می توانید نمونه ای از تشکیل الگوی کوسه نزولی را بر روی نمودار دلار آمریکا به فرانک سوئیس ملاحظه نمایید. همانطور که گفته شد موج BC معمولا یک موج ضعیف در این الگو است که شیب و قدرت آن کمتر از موج XA می باشد.

 ترید با الگوی کوسه

حال که در مقاله ترید با سبک هارمونیک با انواع الگوهای هارمونیک آشنا شدید، با تمرین چشمی کافی می توانید به حدی از تسلط برسید که بر روی نمودارهای مختلف تعداد فراوانی از موقعیت های معاملاتی را با استفاده از این الگوها جستجو نمایید.

در این باره بیشتر بخوانید

    نظر بدهید

    شماره موبایل شما منتشر نخواهد شد. قسمت های مورد نیاز علامت گذاری شده اند *

    0 دیدگاه

    0 نفر این مطلب برایشان مفید بوده است.
    0 نفر این مطلب برایشان مفید نبوده است.
    ×بستن صفحه
    پشتیبان فروش(یوسف فرخنده)
    موبایل 09192757633
    موبایل 09927779005
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @armteam_admin_29
    داخلی 118
    پشتیبان فروش(یوسف فرخنده)
    موبایل 09194198792
    موبایل 09194198792
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @armteam_admin_33
    داخلی 118
    پشتیبان فروش(ایمان پوراسماعیلی)
    موبایل 09192353887
    موبایل 09192353887
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @armteam_admin_11_107
    داخلی 107
    پشتیبان فروش(ایمان پوراسماعیلی)
    موبایل 09927779040
    موبایل 09927779040
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_admin_por
    داخلی 107
    پشتیبان فروش(میلاد موسوی)
    موبایل 09909400054
    موبایل 09909400054
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_admin_2_118
    داخلی 118
    پشتیبان فروش(میلاد موسوی)
    موبایل 09907779006
    موبایل 09909400054
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_admin_1_117
    داخلی 117
    پشتیبان فروش(ایمان پوراسماعیلی)
    موبایل 09927779030
    موبایل 09927779030
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @armteam_admin_111_107
    داخلی 107
    پشتیبان فروش(فائزه تهرانی)
    موبایل 09304890560
    موبایل 09927779003
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_admin_104
    داخلی 104
    پشتیبان فروش(شایان ابراهیمی)
    موبایل 09927779050
    موبایل 09304890686
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_Admin_101
    داخلی 101
    پشتیبان فروش(ایمان پوراسماعیلی)
    موبایل 09909400064
    موبایل 09909400064
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_admin_por107
    داخلی 107
    پشتیبان فروش(علیرضا سجده)
    موبایل 09304891628
    موبایل 09304891628
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_admin_1_114
    داخلی 114
    پشتیبان فروش(شایان ابراهیمی)
    موبایل 09304891085
    موبایل 09304891085
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_Admin_101
    داخلی 101
    پشتیبان فروش(یوسف فرخنده)
    موبایل 09304891297
    موبایل 09304891297
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @Armteam_admin_2_118
    داخلی 118
    پشتیبان فروش(فائزه تهرانی)
    موبایل 09101364784
    موبایل 09101364784
    واتساپ شروع گفتگو
    تلگرام @@armteam_104
    داخلی 104
    اطلاعات تماس(دفتر فروش)
    تلفن 021-22021030
    تلفن 021-22021040
    بدون پیش شماره 90001030
    اینستاگرام @alireza.mehrabii
    کانال تلگرام @alirezamehrabi_com